تبلیغات تلویزیونی را فراموش کنید، در حال حاضر بانکهای دیجیتال و مؤسسات سرمایهگذاری به میزان زیادی از اینفلوئنسرمارکتینگ در شبکههای اجتماعی برای تبلیغ خدمات خود کمک میگیرند.
امروز اگر گشتی در عرصهی جهانی اینستاگرام بزنید، تعداد بیشماری تصویر جذاب از بلاگرهایی پیدا میکنید که تصاویری از خود به همراه کارتهای بانکی مختلف منتشر کردهاند و لابهلای تبلیغات محصولات مختلف در مورد مسائل مالی و راهحلهای جذاب بانکی صحبت کردهاند.
دلیل این امر ساده است، اثرگذاری بالای اینفلوئنسر مارکتینگ باعث شده علاوه بر این که برندهای پوشاک، لوازم آرایشی و بهداشتی از اینفلوئنسرها برای تبلیغ محصولاتشان کمک بگیرند، این رسانه به محل مناسبی برای تبلیغ خدمات بانکهای دیجیتال نیز تبدیل شود.
در واقع، شرکتهای ارائهدهندهی خدمات فینتک در حال رقابت برای کسب سهم بازار و مشتریان آنلاین بیشتر از طریق شبکههای اجتماعی و اینفلوئنسر مارکتینگ هستند. همین موضوع باعث شده است هزینههای زیادی را صرف اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی کنند تا این افراد ستایش خود از خدمات آنها را در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام، توییتر و تیکتاک منتشر کنند.
بانکهایی نظیر استارلینگ (Starling)، ریوولت (Revolut)، N26 و چایم (Chime) از کمپینهای مالی- اینفلوئنسری برای معرفی خدمات خود بهره بردهاند. شرکتهای فینتکی متعدد دیگری هم در حال آزمودن این روش برای فعالیتهای خود هستند. شرکتهایی نظیر پلام (Plum)، دلال وام دیجیتال هابیتو (Habito)، اپلیکیشن بانکداری (Zelf)، شرکت آلمانی ویوید مانی (Vivid money)، بانک کسبوکارهای کوچک و متوسط پنتا (Penta) و کلارنا (Klarna) نمونههای دیگری هستند که از این سبک بازاریابی استفاده میکنند.
این روند نشاندهندهی یک تغییر عمده در تاکتیکهای حوزهی فینتک است، حوزهای که بیشتر شرکتهایی کوچکتر در آن حضور دارند و در حال حاضر هنوز مورد توجه بانکهای اصلی قرار نگرفته است.
رشد اینفلوئنسرهای مالی یا فین-اینفلوئنسرها
شاید سابقهی استفاده از اینفلوئنسرها برای تبلیغات خدمات فینتک به سال ۲۰۱۷ بازگردد، زمانی که شرکت لوت (Loot) با کمک چندین اینفلوئنسر اینستاگرامی به ترویج کارتهای بانکی ویژهی دانشجویان خود پرداخت.
شرکت ریوولت نیز در سال ۲۰۱۹ به این روند پیوست و به همکاری با صدها ستارهی شبکههای اجتماعی برای معرفی خدماتش پرداخت. در این کمپین به ازای معرفی هر کاربر به هر اینفلوئنسر ۳۲ پوند پرداخت شد. در حال حاضر و در ۱۲ ماه گذشته پستهای اینفلوئنسری حوزهی مالی افزایش قابل توجهی داشتهاند، این موضوع نشان میدهد امکان حضور شرکتهای فینتک در بازار ۱۵ میلیارد دلاری تبلیغات اینفلوئنسری تا حدود زیادی (بعضاً تا دو برابر) افزایش یافته است.
به نظر میرسد ریوولت میخواهد، جای پای خود را در ایالات متحده محکم و کمپینهای ایالتی اینفلوئنسری را در ابعاد گسترده در این کشور برگزار کند. معاون بازاریابی ریوولت، چد وست (Chad West) در این رابطه میگوید که شرکتش میخواهد از اینفلوئنسرهایی استفاده کند که مخاطبان مهاجر یا مخاطبان متولد آمریکای لاتین بیشتری دارند. تا بدینترتیب خدمات این مجموعه به مخاطبان هدف معرفی شوند.
وی تأکید میکند، این کمپین با شرکای مشخص و به صورت دقیقی اجرا میشود و بیشتر تمرکز کمپین بر روی مشوقهای رقابتی و سیستمهای معرفی مخاطبان جدید خواهد بود.
همکاری با اینفلوئنسرها برای حضور در بازارهای جدید، اکنون در همه جای دنیا به گزینهی محبوبی تبدیل شده است. شرکت N26 و کلارنا هر دو چندین کمپین بینالمللی را با کمک بلاگرها (که در بعضی موارد سفرای برند خوانده میشوند) و به زبانهای مختلف برگزار کردهاند.
در حال حاضر، تیکتاک به یکی از نقاط اصلی تبلیغات برای بانک نوجوانان استپ (Step) در ایالات متحده تبدیل شده است، این موضوع به لطف همکاری با اینفلوئنسر تیکتاک، چارلی دآمالیو (Charli D’Amelio) میسر شده است، فردی که اخیراً کمپین این شرکت را برای ۹۱ میلیون مخاطب خود معرفی کرده است.
در نقاط دیگر، اپلیکیشنهای مالی نظیر زلف (Zelf) و پنتا (Penta) از بلاگرهای یوتیوب استفاده کردهاند، رسانهای که به گفتهی فدریکا موتی (Federica Mutti) استراتژیست برند، بهترین اثرگذاری را برای فعالان حوزهی فینتک داشته است.
بدینترتیب، شرکتهای فینتک متمرکز بر مشتریان عادی، به زودی به خیل شرکتهایی ملحق میشوند که بیش از نیمی از بودجهی بازاریابی خود را صرف هزینه تبلیغات در اینستاگرام و تیکتاک میکنند و فاصله گرفتن آنها از کمپینهای ویدئویی و تلویزیونی افزایش پیدا میکند.
حتما بخوانید: تبلیغات اینستاگرامزرق و برق در برابر هوشمندی
بازاریابی اینفلوئنسری جذابیتی آشکار برای شرکتهای فینتک داشته است. این روش بازاریابی به ایجاد برندآگاهی کمک میکند، میتواند به شکلگیری محتوای وایرال و جنبوجوش میان مخاطبان بینجامد و میتواند بهترین کانال تبلیغات در دوران قرنطینه باشد.
با این حال تام مری (Tom Merry) از شرکت اکسنچر (Accenture) معتقد است که برای شرکتهای فینتکی که بیشتر بر رشد مخاطبان متمرکز هستند استفاده از بازاریابی اینفلوئنسری شرایط بهتری ایجاد میکند و شرکتهایی که میخواهند به سودآوری برسند به احتمال کمتری از این روش استفاده میکنند: «در بریتانیا، چالش شرکتهای فینتک کسب درآمد از مشتریانی است که تا به این لحظه جذب کردهاند… بسیاری از شرکتها دریافتهاند که بهتر است به هر طریق مخاطب جذب نکنند، مخاطبانی که ممکن است خروجی مناسبی برای شرکت نداشته باشند».
چنین مسائلی، نگرانیهایی را در مورد استفاده از بازاریابی اینفلوئنسری برای حوزه فینتک به همراه دارد. این روش تبلیغات گاهی ممکن است بهترین گزینه برای استفاده از بودجهای که کسبوکارهای فینتک به سختی از سرمایهگذاران خطرپذیر دریافت کردهاند نباشد.
ویل وایت (Will White) یکی از مشاوران حوزه فینتک و یکی از کارکنان اولیهی شرکت مونزو (Monzo) در این رابطه میگوید: «این روش تبلیغات برای همهی شرکتها به یک میزان جواب نمیدهد. بسیاری از شرکتها در ایجاد کمپینهای قانعکننده ضعیف ظاهر میشوند. اگر محصول شما متمایز نباشد، احتمالاً در جلب نظر مخاطبان به مشکل میخورید».
بلاگر حوزهی مالی، الی آستین ویلیامز (Ellie Austin-Williams) نیز در این رابطه مردد است. وی مدعی است که پستهای اینستاگرام عملکرد ضعیفی برای شرکتهای فینتک داشتهاند و معتقد است که مشتریان اعتماد کمی به بلاگرهای زیبایی در مورد مسائل مالی دارند: «حوزهی مالی، حوزهای بسیار شخصی است، این موضوع احتمال این که اینفلوئنسر سبک زندگی مشتری واقعی خدمات فینتک باشد و یا نظری واقعی و صادقانه را به دیگران ارائه کند کاهش میدهد».
همچنین وی در مورد ارقام تعامل با محتوای فینتک در صفحات اینفلوئنسرهای حوزهی مد، مدعی است نرخ تعامل این افراد از حدود پنج درصد به چیزی نزدیک به یک صدم درصد کاهش پیدا میکند: «به نظر میرسد بسیاری از کمپینهای حوزهی فینتک تناسب لازم را با این رسانهها نداشتهاند، بیشتر این کمپینها به جای توجه به مرتبط بودن تبلیغات با علایق مخاطبان، بر روی میزان نمایش تبلیغ تمرکز کردهاند». وی معتقد است تکیه شرکتهای فینتک بر آژانسهای غیرتخصصی برای انتخاب اینفلوئنسرها این مشکل را ایجاد کرده است.
یک اینفلوئنسر بریتانیایی به نام اسکولا دوندو (Scola Dondo) که پیش از این با بو و امریکن اکسپرس (American Express) کار کرده معتقد است که کار کردن با شرکتهای فینتک قدم مثبتی است، زیرا بدینترتیب اینفلوئنسرها میتوانند به فالوورهای خود نکاتی را در مورد پول آموزش دهند: «تأثیری که میگذارید به اینفلوئنسر و مخاطبان وی بستگی دارد. به شخصه، من به موضوعات مالی علاقهمند هستم. موضوعات مالی به ندرت در مدارس آموزش داده میشوند و من بسیاری از مسائل مالی را از اینفلوئنسرها آموختهام».
بازاریابی اینفلوئنسری فرصتهای زیادی را برای شرکتهای فینتک به همراه دارد. در حال حاضر اینفلوئنسرهای جدیدی در حال قدعلمکردن هستند که تمرکز اصلی آنها در تولید محتوا در اینستاگرام بر روی مسائل مالی است. مخاطبان اینفلوئنسرهای ایرانی نیز توجه زیادی به خدمات مالی در شبکههای اجتماعی از خود نشان دادهاند. تجربه نشان میدهد در صورتی که کمپینهای مناسبی برای کسبوکارهای فینتک آماده شوند، دستیابی به بازگشت سرمایهی نسبتاً بالا در دسترس خواهد بود. توجه به چنین نکاتی، موضوعی است که در تعیین موفقیت کمپینهای اینفلوئنسری مالی تأثیر بسیار زیادی دارد.
حتما بخوانید: تبلیغات درسایتهای خارجیاگر برای راهاندازی کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ خود آمادهاید میتوانید همین حالا در پلتفرم دیما سوشال ثبت نام و اولین کمپین خود را تعریف کنید. یا برای اطلاعات بیشتر و مشاورهی رایگان با کارشناسان دیما تماس بگیرید.
منبع: sifted.eu