مطلبی که پیش رو دارید، گزارشی از وضعیت اینفلوئنسر مارکتینگ در جهان در سال ۲۰۲۱ است که توسط مؤسسهی اینفلوئنسر مارکتینگ هاب (Influencer Marketing Hub) تهیه شده است. این مؤسسه هر سال در این زمینه تحقیقاتی را انجام میدهد و نتایج این تحقیقات را به صورت گزارشی جامع منتشر میکند. از آنجا که آمارهای جهانی در هر زمینهای میتواند ایدههایی دقیق و اجرایی به ما بدهد، ما در تیم محتوای آژانس تبلیغات دیجیتال دیما تصمیم گرفتیم این گزارش را ترجمه و منتشر کنیم و در اختیار شما متخصصان بازاریابی و اینفلوئنسر مارکتینگ قرار دهیم. گزارش وضعیت اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۱ را در ادامه بخوانید. با توجه به طولانی بودن این مقاله، فرمت pdf آن را آماده کردهایم تا دانلود کرده و بعدا مطالعه کنید.
برای دریافت پیدیاف این گزارش لطفاً فرم زیر را تکمیل کنید تا برایتان ارسال شود:
گزارش وضعیت اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۱
****
ما اولین تحقیق اینفلوئنسر مارکتینگ خود را در سال ۲۰۱۷ انجام دادیم که به ما درکی عالی نسبت به وضعیت این صنعت ارائه داد. از آن زمان تاکنون، این تجربه را هرسال تکرار کردهایم تا درکی در مورد چگونگی وضعیت اینفلوئنسر مارکتینگ از دید آژانسهای بازاریابی، آژانسهای روابط عمومی و برندها به دست آوریم.
در این گزارش وضعیت اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۱، ما بیش از ۵ هزار آژانس بازاریابی، برند و سایر کسبوکارهای مرتبط را بررسی کردهایم تا دیدگاههای آنها مشخص شود و نظراتشان را دربارهی این صنعت درک کنیم. به دنبال سال بحرانی ۲۰۲۰، همهی ما میدانستیم که نتایج سال جاری احتمالاً آموزنده هستند. نکتهی جالب اینجاست که اکثر آمارها نسبتاً مشابه سال قبل است. تنها تغییر قابل ملاحظه استفادهی زیاد از TikTok برای اینفلوئنسر مارکتینگ است. طی ماههای مارس تا ژوئیهی ۲۰۲۰ همزمان با اوج گرفتن پاندمی، هزینهکرد در اینفلوئنسر مارکتینگ بهشدت کاهش یافت و بر اساس گزارش اکثر آژانسها و پلتفرمهای همکار، کمپینهای اینفلوئنسرها از ماه آگوست به بعد افزایش یافت.
علاوه بر نتایج این نظرسنجیها، ما برخی از آمارهای مرتبط دیگر را هم که به حوزهی اینفلوئنسر مارکتینگ مربوط میشد و به لطف تحقیقات اخیر بهدستآمده در این گزارش آوردهایم. بسیاری از این آمارها را همکار ما شرکت Upfluence به ما ارائه کرده که پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگی با بیش از ۴ میلیون اینفلوئنسر را مدیریت میکند.
یک مسئله در این نتایج بسیار روشن است. بهرغم تمام عدم قطعیتهای ایجادشده به علت پاندمی کرونا در سال ۲۰۲۰، اینفلوئنسر مارکتینگ هنوز هم شکل بسیار محبوب و تأثیرگذاری از بازاریابی محسوب میشود. در واقع میتوان آن را بهعنوان جریان اصلی بازاریابی کنونی در نظر گرفت. اگرچه رسانهها معمولاً گزارشهایی از افرادی منتشر میکنند که از این صنعت انتقاد میکنند، اما افرادی که در این صنعت فعال هستند میتوانند بهوضوح شاهد کارآمدی اینفلوئنسر مارکتینگ باشند. دستکم اکنون افراد بیشتری میفهمند که اینفلوئنسر مارکتینگ اساساً چیست.
حتما بخوانید: تبلیغات در اینستاگرامنکات قابلتوجه
- صنعت اینفلوئنسر مارکتینگ در حال رشد است و انتظار میرود که ارزش آن در سال ۲۰۲۱ به ۱۳.۸ میلیارد دلار برسد.
- بیش از ۲۴۰ آژانس و پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ جدید در سال ۲۰۱۹ تأسیس شدهاند.
- اکثریت (۵۹ درصد) تصدیق کردهاند که بودجهی مستقلی برای بازاریابی محتوایی دارند و ۷۵ درصد از آنها قصد دارند بودجهای را به اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۱ اختصاص دهند.
- ۹۰ درصد از افرادی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند، بر این باورند که اینفلوئنسر مارکتینگ شکل کارآمدی از بازاریابی است.
- اکثر برندها از اینفلوئنسرهای یکسانی در کمپینهای مختلف استفاده میکنند.
- برندها هنوز تمایل دارند بهجای پرداخت پول نقد به اینفلوئنسرهای خود نمونهی محصولات رایگان (یا تخفیف در محصولات گرانتر) بدهند.
- ۶۷ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی میزان بازگشت سرمایه از طریق کمپینهای اینفلوئنسرهای خود را اندازهگیری میکنند.
- رایجترین معیار موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ تبدیل/فروش است.
- ۸۳ درصد از شرکتها هزینهی اینفلوئنسر مارکتینگ خود را از بودجهی بازاریابی خود برمیدارند.
- ۶۷ درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی از اینستاگرام بهعنوان پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده میکنند، اما پیشرفت اینفلوئنسر مارکتینگ پلتفرم TikTok هم قابلملاحظه است.
- تقلب و کلاهبرداری اینفلوئنسرها هنوز هم موجبات نگرانی پاسخدهندگان را فراهم میکند، اما این نگرانی در مقایسه با گذشته کمتر شده است.
- تعداد پاسخدهندگانی که تقلب و کلاهبرداری را در اینفلوئنسر مارکتینگ تجربه کردهاند، بهمراتب کاهشیافته است.
- ۶۷ درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی ترجیح میدهند اینفلوئنسر مارکتینگ کمپینمحور باشد تا اینکه همیشه آن را فعال نگه دارند.
- یافتن اینفلوئنسرها مهمترین چالش افرادی است که کمپینها را راهاندازی میکنند، اما در مقایسه با گذشته کمتر مسئلهساز شده است.
روششناسی تحقیق
ما از بیش از ۵۰۰۰ نفر با طیف وسیعی از تجارب نظرسنجی کردیم. اگرچه به دلیل عدم شفافیت مجبور به حذف برخی از پاسخها بودیم، اما نظرسنجی ۲۰۲۱ با ۲۵ درصد افزایش پاسخدهندگان در مقایسه با تحقیق سال گذشته، بزرگترین تحقیق ما تا به امروز محسوب میشود. ۳۶ درصد از پاسخدهندگان ما خود را برند یا نمایندگی برند در نظر میگیرند. ۳۲ درصد از آنها در آژانسهای بازاریابی کار میکنند (ازجمله افراد متخصص در اینفلوئنسر مارکتینگ) و ۴ درصد از آژانسهای روابط عمومی هستند. باقی ۲۹ درصد را بهعنوان سایر طبقهبندی کردهایم که از طیف وسیعی از کسبوکارها و صنایع بودهاند.
باوجود افزایش پاسخدهندگان نسبت به تحقیق سال گذشته، نسبت کسبوکارهای B2B و B2C بدون تغییر باقیمانده است. ۷۰ درصد از شرکتکنندگان در بخش B2C تمرکز دارند و ۳۰ درصد باقیماندهی شرکتها در حوزهی B2B فعالیت میکنند. محبوبترین بخش امسال هم «مد و زیبایی» بود که ۲۵ درصد از پاسخدهندگان را دربرگرفته بود. اگرچه پس از آن تغییراتی در این زمینه یافتیم. بخش «سلامت و تناسباندام» با ۱۳ درصد در ردهی دوم قرار گرفت. شاید تعجبی نداشته باشد که در سال پاندمی کرونا، شرکتکنندگان در بخش «سفر و سبک زندگی» به ۱۰ درصد کاهش یافتهاند. بخش «بازی» نیز ۹ درصد را تشکیل داده است. بخش «خانواده، والدگری و خانه» ۷ درصد و بخش «ورزشی » ۶ درصد را تشکیل دادهاند و سایر بخشها نیز بهطور جداگانه نشان داده شدهاند. کاهش بخش ورزش و افزایش در بازی احتمالاً در نتیجه پاندمی کرونا به وجود آمده است. باقی ۲۹ درصد بهعنوان سایر طبقهبندی شده است و سایر بخشهای قابل تصور را دربر میگیرد. با توجه به جامعهی نمونهی مورد بررسی ما، نسبت هر صنعت ارائهشده در اینجا بهطورکلی میتواند نشاندهندهی بخشبندی کاربران اینفلوئنسر مارکتینگ باشد.
۴۷ درصد از پاسخدهندگان ما از ایالات متحده آمریکا، ۱۱ درصد از اروپا، ۱۳ درصد از آسیا (APAC)، ۵ درصد از آفریقا بودند و ۱۹ درصد از پاسخدهندگان موقعیت خود را بهعنوان سایر توصیف کرده بودند.
بیشتر پاسخدهندگان ما از سازمانهای نسبتاً کوچکی بودند. ۴۵ درصد از آنها نماینده شرکتهایی هستند که کمتر از ۱۰ کارمند دارند. ۲۲ درصد دارای ۱۰ تا ۵۰ کارمند، ۱۲ درصد دارای ۵۰ تا ۱۰۰ کارمند و ۱۰ درصد دارای ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ کارمند بودند و ۱۲ درصد از آنها از شرکتهای بزرگی با بیش از ۱۰۰۰ کارمند بودند. بهطورکلی، پاسخدهندگان از سازمانهای بزرگتر کمی بیشتر از سال گذشته هستند که ممکن است تأثیر کمی بر نتایج تطبیقی داشته باشد.
انتظار میرود امسال اینفلوئنسر مارکتینگ تا ۱۳.۸ میلیارد دلار رشد کند
علیرغم نگرانیهای اولیه مبنی بر کاهش اینفلوئنسر مارکتینگ (یا درواقع، تمام سطوح بازاریابی) به دلیل پاندمی کرونا، این صنعت درواقع رشد یافته است. مطمئناً برخی صنایع مانند گردشگری و خطوط هوایی مجبور به کاهش هزینهها شدهاند، اما بسیاری دیگر مدلهای کسبوکارشان را برای بقا در جهان پساکرونا تغییر دادهاند.
اکنون افراد نسبت به گذشته زمان بیشتری را بهصورت آنلاین میگذرانند. کسبوکارها ناچار شدهاند برای پاسخ به افزایش تقاضا، وبسایتهای خود را بهروز کنند. اگر به نسخههای گذشتهی این گزارش نگاهی بیندازید، متوجه خواهید شد که اینفلوئنسر مارکتینگ واقعی و تخمینی طی چند سال گذشته رشد چشمگیری داشته است. ویروس کرونا این رشد را در سال ۲۰۲۰ تسریع کرده و تخمین زده میشود که این روند تا پایان سال ۲۰۲۱ هم ادامه داشته باشد.
از ۱.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶، برآورد میشود که اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۰ به ۹.۷ میلیارد دلار رسیده است. انتظار میرود این صنعت در سال ۲۰۲۱ تا ۱۳.۸ میلیارد دلار رشد کند.
حتما بخوانید: هزینه تبلیغات در اینستاگرام چگونه محاسبه می شود؟سال گذشته بیش از ۲۴۰ آژانس و پلتفرم متمرکز بر اینفلوئنسر مارکتینگ تأسیس شدند
از آنجا که اینفلوئنسر مارکتینگ بهعنوان یک صنعت، به بلوغ رسیده است، در این حوزه شرکتها و اپهای پشتیبانی برای تسهیل فرآیند برای برندها و اینفلوئنسرها به وجود آمدهاند. اینفلوئنسر مارکتینگ ارگانیک میتواند پروسهای آهسته و طاقتفرسا باشد، بهخصوص هنگام یافتن و ترغیب اینفلوئنسرها برای تبلیغ محصولات و یا خدمات شرکت شما.
طی ۱۲ ماه گذشته ۲۴۰ پلتفرم و آژانس جدید مبتنی بر اینفلوئنسر مارکتینگ وارد بازار شدهاند. این تعداد در مقایسه با ۳۸۰ پلتفرم جدید سال پیش از آن کمتر است، اما میتواند نشاندهندهی اشباع بازار و رایج شدن اینفلوئنسر مارکتینگ باشد. این میزان همچنان یکی از بیشترین میزان افزایش در طول سالهاست و تعداد کل آژانسها و پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ را به ۱۳۶۰ مورد میرساند.
در سال ۲۰۱۵، فقط ۱۹۰ پلتفرم و آژانس اینفلوئنسر وجود داشت. این رقم در سال ۲۰۱۶ به ۳۳۵، در سال ۲۰۱۷ به ۴۲۰، در سال ۲۰۱۸ به ۷۴۰ و در سال ۲۰۱۹ به ۱۱۲۰ رسید – تقریباً سه برابر رقمی که فقط دو سال قبل از آن وجود داشت.
نرخ تعامل بهتر برای اینفلوئنسرهای کوچکتر نسبت به سوپراستارهای شبکههای اجتماعی
دادههای اخیر پلتفرم Upfluence نرخ تعامل بهتر برای اینفلوئنسرهای خُرد نسبت به اینفلوئنسرهای مشهورتر را نشان میدهد. پلتفرمUpfluence نسبت به آنچه ما معمولاً در اینفلوئنسر مارکتینگ هاب (Influencer Marketing Hub) مدنظر داریم، از تعاریف نسبتاً متفاوتی برای انواع اینفلوئنسر استفاده میکند. بنابراین مطابق دادههای زیر انواع اینفلوئنسرها را بشناسید:
میکرو اینفلوئنسر: کمتر از ۱۵۰۰۰ فالوور
اینفلوئنسر عادی: بین ۱۵۰۰۰ تا ۵۰،۰۰۰ فالوور
اینفلوئنسر در حال رشد: بین ۵۰،۰۰۰ تا ۱۰۰،۰۰۰ فالوور
اینفلوئنسر متوسط: بین ۱۰۰،۰۰۰ تا ۵۰۰،۰۰۰ فالوور
ماکرو اینفلوئنسر: بین ۵۰۰،۰۰۰ تا ۱،۰۰۰،۰۰۰ فالوور
مگا اینفلوئنسر: بیش از ۱،۰۰۰،۰۰۰ فالوور
این الگو در اینستاگرام، یوتیوب و تیکتاک (و احتمالاً اکثر پلتفرمهای اجتماعی دیگر) یکسان است.
برای مثال، میکرو اینفلوئنسرها در اینستاگرام دارای نرخ تعامل متوسط ۳.۸۶ درصد هستند. این نرخ در هر سطح از اینفلوئنسرها کاهش مییابد و برای مگا اینفلوئنسرها به ۱.۲۱ درصد میرسد. به همین نحو، اگرچه تمام نرخهای تعامل در یوتیوب پایین هستند، اما تفاوت قابل توجهی بین نرخ تعامل متوسط ۱.۶۴ درصدی میکرو اینفلوئنسرها و نرخ ۰.۳۷ درصدی مگا اینفلوئنسرها وجود دارد. در پلتفرم تیکتاک شاهد بیشترین تفاوت هستیم. میکرو اینفلوئنسرها در تیکتاک تعامل بیشتری دارند که به ۱۷.۹۶ درصد میرسد و این میزان در برابر نرخ تعامل ۴.۹۶ درصدی مگا اینفلوئنسرها قرار میگیرد.
تعامل تیکتاک برای اینفلوئنسرها از هر اندازهای در مقایسه با همتایان آنها در اینستاگرام و یوتیوب بهمراتب بیشتر است.
در اینستاگرام و یوتیوب میکرو اینفلوئنسرها بیشتر از سایر اینفلوئنسرها انتخاب میشوند، در حالی که در تیکتاک اینفلوئنسرهای بزرگتر محبوبیت دارند
با استفاده از تعاریف مشابه برای اندازههای اینفلوئنسر که در بالا ذکر شد، شاهد برخی تغییرات در انتخاب آنها در شبکههای اجتماعی هستیم (بر مبنای آمار مشتریان سایت Upfluence).
در اینستاگرام، ترجیح روشنی (۵۷.۷۸ درصد) برای میکرو اینفلوئنسرها و پس از آن ۲۳.۵۷ درصد برای اینفلوئنسرهای عادی وجود دارد. سایر انواع اینفلوئنسرها کمتر از ۱۰ درصد از کل اینفلوئنسرهای انتخابشده توسط کاربران سایت Upfluence را نشان میدهد. ماکرو اینفلوئنسرها کمتر از ۱.۴۰درصد (حتی کمتر از ۱.۵۵ درصد مگا اینفلوئنسرها) را تشکیل دادهاند. گرایش بیشتر به داشتن مگا اینفلوئنسر نسبت به ماکرو اینفلوئنسر که در هر سه شبکه اجتماعی وجود دارد، احتمالاً نشاندهندهی این واقعیت است که تعداد مگا اینفلوئنسرها بیشتر است، زیرا تعداد دنبالکنندگان این گروه سقف ندارد.
بررسی یوتیوب نیز نشان میدهد که میکرو اینفلوئنسرها چقدر برای برندها ضروری هستند. ۵۱.۳۷ درصد از مشتریان Upfluence در یوتیوب با میکرو اینفلوئنسرها کار میکنند. نکتهی جالب اینجاست که اینفلوئنسرهای متوسط (۱۶.۴۳درصد) دومین نوع از اینفلوئنسرهای محبوب در یوتیوب هستند. مجدداً مگا اینفلوئنسرها (۴.۹۸ درصد) کمترین درصد را تشکیل میدهند.
بااینحال تیکتاک الگوی دیگری را نشان میدهد. بهرغم سایر آمارها که نشان میدهند تعامل در تیکتاک برای میکرو اینفلوئنسرها در بالاترین سطح است، اما مخاطبان سایت Upfluence تمایل دارند که به دنبال اینفلوئنسرهای بزرگتر بروند. درواقع محبوبترین نوع اینفلوئنسرهای تیکتاک در پلتفرم Upfluence ، اینفلوئنسرهای متوسط (۳۲.۵۵ درصد) هستند و میکرو اینفلوئنسرها تنها ۱۰.۸۱درصد را تشکیل دادهاند.
حتما بخوانید: انفجار تقاضا برای اینفلوئنسر مارکتینگ در فینتک: چرا اینستاگرام و تیکتاک به میدان نبرد بانکهای دیجیتال تبدیل شدهاند؟رشد قابلتوجه کمپینهای اینفلوئنسری در سهماهه چهارم سال ۲۰۲۰
بهرغم نگرانیهایی که در رابطه با کاهش کمپینهای اینفلوئنسری به خاطر پاندمی کرونا وجود داشت، دادههای Upfluence نشان میدهد که این اتفاق تنها در کوتاهمدت رخداده است. سال ۲۰۱۸ شاهد رشد قابلملاحظهی این عرصه از ۵۹۰ کمپین در سهماههی اول به ۱۶۵۲ کمپین در سهماههی چهارم بوده است. این روند در سال ۲۰۱۹ ادامه یافت و تعداد کمپینها در سهماهه چهارم سال ۲۰۱۹ به ۲۱۱۰ مورد افزایش یافت.
بی تردید، کرونا و اعمال محدودیتهای ناشی از آن، تأثیر اولیهای در سهماههی اول و دوم سال ۲۰۲۰ به همراه داشت، بهطوریکه ۱۹۴۵ کمپین در سهماههی اول ۲۰۲۰ کاهش یافت و به ۱۵۷۵ کمپین در سهماههی دوم رسید. اما در نیمهی دوم سال ۲۰۲۰، اوضاع تغییرات اساسی داشت. کمپینهای اینفلوئنسری در سهماههی سوم به ۲۱۶۳ مورد رسید و حتی در سهماههی چهارم جهشی بلندتر را تجربه کرد و به ۲۹۰۱ مورد افزایش یافت.
افزایش چشمگیر محتوا در سالهای اخیر
ما از پاسخدهندگان به این نظرسنجی پرسیدیم که آیا طی دو سال گذشته میزان خروجی محتوای آنها افزایش داشته است یا خیر. ۸۰ درصد از آنها تصدیق کردند که تا حد زیادی محتوای تولیدی خود را افزایش دادهاند. درحالیکه این میزان نسبت به ۸۴ درصد سال گذشته کاهش داشت، اما به خاطر داشته باشید که این ارقام تجمعی هستند. ۷۵ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی سال ۲۰۱۹ نیز گفتهاند که محتوای تولیدی خود را افزایش دادهاند. افزایش حجم محتوای تولیدشده تابهحال، در مقایسه با چهارسال پیش رشد چشمگیری داشته است. الآن دیگر تقریباً میشود دربارهی هر موضوعی محتوای آنلاین پیدا کرد (که متأسفانه شامل اخبار دروغ و تئوریهای توطئه نیز میشود).
واضح است که بسیاری از شرکتها اکنون به تقاضای سیریناپذیر برای محتوای آنلاین پی برده و بر این اساس بازاریابی محتوایی خود را افزایش دادهاند. با توجه به اقبال عمومی اخیر به اینفلوئنسر مارکتینگ طی چند سال گذشته، بسیاری از این افزایش محتوا باید توسط اینفلوئنسرها ایجادشده و از طرف برندها ارائه شوند.
اکثریت فزاینده، بودجهی مستقلی برای بازاریابی محتوا دارند
اکثریت (۵۹درصد) به داشتن بودجهی مستقل برای بازاریابی محتوا اعتراف میکنند. این رقم در مقایسه با ۵۵ درصد نظرسنجی سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است.
اگرچه این ارقام بیش از ۵۰ درصد هستند، اما به شکل شگفتانگیزی رقمهای پایینی محسوب میشوند، چراکه اکثر کسبوکارها ادعا میکنند از بازاریابی محتوا بهره میبرند. هاب اسپات (HubSpot) گزارش داده است که ۷۰ درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی آنها، از بازاریابی محتوا استفاده میکنند.
شاید این اختلاف نشاندهندهی این باشد که برخی از شرکتها دارای بودجهی بازاریابی واحدی هستند و این بودجه را برای انواع مختلف بازاریابی جداگانه در نظر نمیگیرند.
اکثریت پاسخدهندگان اعتقاد دارند که اینفلوئنسر مارکتینگ مؤثر است
با توجه به احساسات در کل مثبتی که پاسخدهندگان به نظرسنجی ما نسبت به اینفلوئنسر مارکتینگ ابراز کرده بودند، جای تعجب نیست که ۹۰ درصد از آنها اینفلوئنسر مارکتینگ را روشی مؤثر برای بازاریابی میدانند.
این آمار در تمام نظرسنجیهای ما در همین حدود بوده است. مشخص است که اکثر شرکتهایی که به اینفلوئنسر مارکتینگ روی میآورند از نتایج آن راضی هستند و تمایل به ادامه کار دارند. ممکن است اخبار عجیب و ترسناکی دراینباره در رسانهها بخوانید، اما بدیهی است که استثناهایی بر این قاعده هستند. بیشتر همکاریها در حوزهی اینفلوئنسر مارکتینگ کارآمد است و برای تمام طرفین یک وضعیت برد-برد را رقم میزند.
سهچهارم پاسخدهندگان ما قصد دارند بودجهی جداگانهای را به اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۱ اختصاص دهند
ما از شرکتکنندگان در نظرسنجی پرسیدیم که آیا در طول دو سال گذشته خروجی محتوایی خود را افزایش دادهاند یا خیر. ۸۰ درصد از آنها تأیید کردند که حجم محتوای خود را افزایش دادهاند. گرچه این عدد کمتر از ۸۴ درصد سال گذشته است، اما باید توجه داشته باشید که اعداد تجمعی هستند. ۷۵ درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی ۲۰۱۹ هم گفته بودند که حجم محتوای خود را افزایش دادهاند.
روشن است که بسیاری از شرکتها متوجه تقاضای سیریناپذیر کاربران برای محتوای آنلاین شده و درنتیجه بودجههای بازاریابی محتوایی خود را افزایش دادهاند. با توجه به اقبال عمومی اخیر به اینفلوئنسر مارکتینگ طی چند سال گذشته، بسیاری از این افزایش محتوا باید توسط اینفلوئنسرها ایجادشده و از طرف برندها ارائه شوند.
حتما بخوانید: ۱۱ روند بازاریابی اینستاگرام برای سال ۲۰۲۱۶۲ درصد از پاسخدهندگان قصد دارند هزینههای اینفلوئنسر مارکتینگ خود را نسبت به سال ۲۰۲۰ افزایش دهند
۶۲ درصد از پاسخدهندگانی که برای اینفلوئنسر مارکتینگ بودجهای را در نظر گرفتهاند، قصد دارند بودجهی این بخش را ظرف ۱۲ ماه آتی افزایش دهند. ۲۰ درصد دیگر اظهار داشتهاند که انتظار دارند بودجهی خود را هماندازه با سال ۲۰۲۰ حفظ کنند. ۱۲ درصد دیگر گفتهاند که نسبت به تغییر بودجهی اینفلوئنسر مارکتینگ مطمئن نیستند. تنها ۷ درصد قصد دارند بودجهی اینفلوئنسر مارکتینگ خود را کاهش دهند.
درحالیکه این ارقام مشابه نتایج سال ۲۰۲۰ هستند، اما تعداد شرکتهایی که قصد دارند بودجهی اینفلوئنسر مارکتینگ خود را افزایش دهند اندکی کمتر شده که باوجود شرکتهایی که میخواهند بودجهی خود را تغییر ندهند متعادل شده است. اگرچه تعداد شرکتهایی که قصد دارند اینفلوئنسر مارکتینگ را کاهش دهند، افزایشیافته است، اما این امر عمدتاً با کاهش در دستهبندی عدم اطمینان متعادل میشود. بهاحتمال زیاد پاندمی کرونا در این تغییرات نقش داشته است.
بهطورکلی این امر اثبات موفقیتآمیز بودن اینفلوئنسر مارکتینگ است و هیچ نشانهای از ناپدید شدنش یا اینکه صرفاً یک مد زودگذر باشد ندارد. پس از گذشت چند سال از رشد پرقدرت اینفلوئنسر مارکتینگ ممکن است انتظار داشته باشید که بودجههای بازاریابی به «مسئلهی مهم بعدی» تخصیص پیدا کند، اما این اتفاق رخ نداده است. برندها و بازاریابها کارآمدی اینفلوئنسر مارکتینگ را تشخیص میدهند و به دنبال چیز جدیدی نیستند.
۱۱ درصد پاسخدهندگان قصد دارند حداقل ۴۰ درصد از بودجه بازاریابی خود را به اینفلوئنسر مارکتینگ اختصاص دهند
البته اینفلوئنسر مارکتینگ صرفاً بخشی از سبد بازاریابی است. بیشتر کسبوکارها، بودجهی بازاریابی خود را در طیف وسیعی از رسانهها توزیع میکنند تا به بیشترین مخاطب ممکن دست یابند. بااینحال، اکثریت شرکتها قصد دارند اینفلوئنسر مارکتینگ را در ترکیب خود قرار دهند.
۱۱ درصد از پاسخدهندگان آشکارا طرفدار اینفلوئنسر مارکتینگ هستند و قصد دارند بیش از ۴۰ درصد از بودجهی بازاریابی خود را برای کمپینهای اینفلوئنسری هزینه کنند. این افزایش قابل توجهی نسبت به آمار ۹ درصدی همین بخش در سال ۲۰۲۰ است.
۱۰ درصد از پاسخدهندگان قصد دارند ۳۰ تا ۴۰ درصد از بودجهی بازاریابی خود را به اینفلوئنسر مارکتینگ اختصاص دهند، ۱۹ درصد برای اختصاص ۲۰ تا ۳۰ درصد از کل بودجهی خود به اینفلوئنسر مارکتینگ برنامهریزی میکنند.
بیشترین درصد بودجهی بازاریابی اختصاصدادهشده به اینفلوئنسر مارکتینگ در بازهی ۱۰ تا ۲۰ درصد بود که ۳۹ درصد از پاسخدهندگان قصد دارند در این محدوده هزینه کنند. تنها ۲۲ درصد انتظار دارند کمتر از ۱۰ درصد هزینه کنند.
اگرچه بیشتر برندها کمتر از ۵۰ هزار دلار برای اینفلوئنسر مارکتینگ هزینه میکنند، اما تقریباً ۹ درصد بیش از ۵۰۰ هزار دلار هزینه میکنند
برندها با ابعاد متفاوت در زمینهی اینفلوئنسر مارکتینگ فعالیت میکنند. بنابراین، جای تعجب نیست که ببینیم تفاوت زیادی در میزان هزینهی شرکتها روی این فعالیت وجود دارد. ۴۹ درصد از برندهایی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند گفتهاند که سالانه کمتر از ۱۰ هزار دلار برای اینفلوئنسر مارکتینگ هزینه میکنند (بیشتر از ۴۳ درصد سال گذشته که شاید از تأثیرات پاندمی کرونا باشد). ۲۳ درصد بین ۱۰ تا ۵۰ هزار دلار هزینه میکنند، ۱۲ درصد بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار هزینه میکنند، ۷.۵ درصد بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار دلار هزینه میکنند و ۸.۶ درصد بیش از ۵۰۰ هزار دلار هزینه میکنند. عدد آخر در حد قابل توجهی بزرگتر از ۵ درصد سال گذشته است.
واضح است که مبلغی که شرکتها هزینه میکنند به کل بودجهی بازاریابی و نسبت انتخابی آنها برای اینفلوئنسر مارکتینگ بستگی دارد. برندهایی که ترجیح میدهند با مگا اینفلوئنسرها و افراد مشهور (سلبریتیها) کار کنند، بیش از برندهایی که با میکرو اینفلوئنسرها و نانو اینفلوئنسرها کار میکنند، هزینه میکنند. پاندمی کرونا بر افزایش افراط و تفریط تأثیرگذار بوده است – شرکتها یا اینفلوئنسر مارکتینگ خود را به شکل قابل توجهی کاهش دادهاند و یا تأکید بیشتری روی آن داشته و بیشتر برای این فعالیت هزینه کردهاند.
شرکتها برای اینفلوئنسرهایی که میشناسند ارزش قائل هستند
ما از پاسخدهندگان خود پرسیدیم که آیا با اینفلوئنسرهای یکسانی در کمپینهای مختلف کار کردهاند یا خیر. اکثریت ۵۶ درصدی این مسئله را تأیید کردهاند، در مقابل ۴۴ درصد ادعا میکنند که از اینفلوئنسرهای مختلفی در کمپینهای خود استفاده کردهاند (یا شاید تاکنون فقط یک کمپین داشتهاند).
واضح است که برندها ترجیح میدهند روابط خود را با اینفلوئنسرهای کنونی حفظ کنند تا اینکه هر بار موقع راهاندازی کمپین مجبور باشند فرآیند کامل انتخاب اینفلوئنسر را طی کنند. البته برخی شرکتها دارای طیف وسیعی از اینفلوئنسرها هستند که بسته به ماهیت کمپین، محصولاتی که میخواهند تبلیغ کنند و بازار هدف با آنها وارد مذاکره میشوند.
حدود نیمی از شرکتهایی که با اینفلوئنسرها کار میکنند دارای فروشگاههای آنلاین هستند
تعداد پاسخدهندگان ما که فروشگاههای آنلاین را اداره میکنند نسبت به آنهایی که در این عرصه فعال نیستند کمی بیشتر است. ۵۰.۷ درصد از پاسخدهندگان فروشگاههای آنلاین را اداره میکنند، درحالیکه ۴۹.۳ درصد در این عرصه فعالیتی ندارند. با در نظر گرفتن حاشیهی خطا، این امر بدان معناست که حدود نیمی از پاسخدهندگان ما یک فروشگاه آنلاین را اداره میکنند.
این رقم به طرز شگفتآوری زیاد است. به خاطر داشته باشید که پاسخدهندگان از حوزههای کاری مختلف – برندها، آژانسهای بازاریابی، آژانسهای روابط عمومی و «سایر» – در این نظرسنجی شرکت کردهاند. بدیهی است که محبوبیت فروش آنلاین در تمام انواع کسبوکارها در حال افزایش است.
رایجترین نوع پرداخت به اینفلوئنسر، نمونه محصولات رایگان است
این آمار احتمالاً شگفتانگیزترین آمار نظرسنجی امسال است. ۳۶ درصد از پاسخدهندگان بهمنظور پرداخت به اینفلوئنسرهای خود نمونهی محصولات ارائه کردهاند. ۲۱ درصد صرفاً به آنها روی محصول یا خدمات خود تخفیف دادهاند (احتمالاً موارد گرانقیمت). ۱۰.۵ درصد به اینفلوئنسرهای خود هدیه میدهند. یعنی تنها ۳۲.۴ درصد از شرکتها به اینفلوئنسرها پرداخت نقدی داشتهاند.
اگرچه این امر بسیار تعجبآور است، اما احتمالاً نشان میدهد که چه تعداد شرکت با میکرو و نانو اینفلوئنسرها کار میکنند. این افراد تازهوارد از اینکه بهجای پول نقد چنین دریافتی دارند راضی هستند. احتمالاً تنها شرکتهای بزرگ با بودجههای قابلتوجه بازاریابی به اینفلوئنسرها پول پرداخت میکنند.
بسیاری از شرکتها از اینفلوئنسرها برای کمپینهای همکاری در فروش استفاده میکنند
یک آمار شگفتانگیز دیگر این است که چه تعداد شرکت از اینفلوئنسرهای خود در کمپینهای همکاری در فروش استفاده میکنند. درواقع ۵۹ درصد تمام پاسخدهندگان ادعا کردهاند که چنین کاری را انجام میدهند. مزایای همکاری با اینفلوئنسرها برای کمپینهای همکاری در فروش بسیار واضح است – به این ترتیب شما مخاطب بسیار بیشتری برای تبلیغ محصولات «همکاری در فروش» در اختیار خواهید داشت. شگفتانگیزترین بُعد ماجرا این است که چه تعداد شرکت در کمپینهای همکاری در فروش فعال هستند.
به نظر اکثر شرکتها کیفیت بالای مشتریانی که از طریق کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ بهدست میآیند، قابل تشخیص است
برندها برای طیف وسیعی از اهداف اینفلوئنسر مارکتینگ را انجام میدهند. بسیاری از کمپینها با هدف افزایش آگاهی از برند و نه فروش طراحی میشوند. برخی از مشتریان بیش از دیگران برای یک کسبوکار سودآور هستند. آنها محصولات و لوازم جانبیای را که حاشیه سود بالایی دارند خریداری میکنند. در برخی موارد، اینفلوئنسر مارکتینگ ممکن است مشتریان جدیدی را برای برند به همراه داشته باشد، اما سود خرید آنها ممکن است کمتر از هزینهی اجرای کمپین باشد.
پاسخدهندگان نظرسنجی ما بهطور کلی نسبت به ارزش اینفلوئنسر مارکتینگ خوشبین هستند. اکثراً بر این باورند که اینفلوئنسر مارکتینگ مشتریانی با کیفیت بالا جذب میکند. ۷۲ درصد معتقدند کیفیت مشتریانی که از کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ وارد میشوند، بهتر از سایر انواع بازاریابی است. این نتیجه مشابه نتیجه نظرسنجی سال گذشته است.
دوسوم از پاسخدهندگان بازگشت سرمایه را در اینفلوئنسر مارکتینگ خود اندازهگیری میکنند
ما دریافتیم که ۶۷ درصد از پاسخدهندگان بازگشت سرمایه را در کمپینهای اینفلوئنسری خود اندازهگیری میکنند. این آمار نسبت به ۶۵ درصد سال گذشته بهبودیافته است.
نتایج سال ۲۰۲۰ در مقایسه با سالهای گذشته، کمی دور از انتظار بود، زیرا در سایر نظرسنجیها این عدد در بازه ۶۷ تا ۷۰ درصد جای داشت. قدری تعجبآور است که ۳۳ درصد از شرکتها میزان بازگشت سرمایهی خود را برآورد نمیکنند. شاید فکر کنید هر شرکتی میخواهد بداند که صرف هزینه در بازاریابی چقدر کارآمد بوده است. جالب است بدانید که عمدهی شرکتهایی که بازگشت سرمایه خود را محاسبه نمیکنند، همان بخشی هستند که بهجای پرداخت نقدی به اینفلوئنسرها روی یک محصول تخفیف میدهند.
حتما بخوانید: کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟متداولترین معیار موفقیت اینفلوئنسر مارکتینگ، تبدیل/ فروش است
این آمار مشابه نظرسنجی سال گذشته است که نسبت به سالهای پیش از آن تغییر چشمگیری داشت. در سال ۲۰۱۹ و سالهای قبل از آن، معیارهای ارزیابی عملکرد اینفلوئنسر مارکتینگ مختلف بودند، اما تبدیل/ فروش کمتر از همه طرفدار داشت. اما در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، این معیار بهشدت پیشی گرفت.
اینفلوئنسر مارکتینگ اکنون بهاندازهی کافی گسترده شده و اکثر کسبوکارها میدانند بهترین روش برای اندازهگیری بازگشت سرمایه اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده از معیاری است که بتواند اهداف کمپینهای شما را بسنجد. روشن است که امروزه برندهای بیشتری روی استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ برای به دست آوردن نتایج ملموس متمرکز شدهاند. ۳۸.۵ درصد اعتقاد دارند که باید کمپین را با نتایج تبدیل/فروش آن ارزیابی کنند.
باقی پاسخدهندگان اهداف متفاوتی برای کمپین خود دارند، بهطوری که ۳۲.۵ درصد بیشتر به تعامل یا کلیکهای انجامشده در یک کمپین علاقمند هستند (این مورد در نظرسنجیهای قبلی اولین بود) و ۲۹ درصد به بازدید/تعداد کاربران/تعداد دفعات مشاهده علاقمند بودهاند (که از ۲۷ درصد سال گذشته بیشتر است).
اکثریت، ارزش رسانهی کسبشده را شکل خوبی از اندازهگیری بازگشت سرمایه میدانند
ارزش رسانهی کسبشده (EMV) در سالهای اخیر بیشتر بهعنوان معیار خوبی برای بازگشت سرمایهی کمپینهای اینفلوئنسری شناخته شده است. ما از پاسخدهندگان خود پرسیدیم که آیا آنها این معیار را منصفانه میدانند یا خیر. در سال جاری ۸۰ درصد به این معیار توجه دارند، در مقابل ۲۰ درصد به آن توجهی ندارند. آمار توجه به EMV در مقایسه با نتایج سال گذشته افزایش ۳ درصدی داشته است.
ارزش رسانهی کسبشده عاملی برای ارزیابی بازدهی پستهایی است که یک اینفلوئنسر بهصورت مرتب به شرکتهایی که با آنها کار میکند، ارائه داده است. این معیار نشان میدهد که یک کمپین تبلیغاتی با همان تأثیر چقدر هزینه دارد. ارزش رسانهی کسبشده میزان ارزشی را محاسبه میکند که شما از محتوای به اشتراک گذاشتهشده توسط یک اینفلوئنسر دریافت میکنید.
تنها نکتهی منفی استفاده از این معیار این است که محاسبهی ارزش رسانهی کسبشده میتواند پیچیده باشد. گاهی اوقات ممکن است توضیح این مفهوم توسط بازاریابها برای مدیران دشوار باشد. نام دیگری که برای ارزش رسانهی کسبشده در حوزهی اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده میشود، ارزش رسانهای اینفلوئنسر است.
احتمالاً اغلب آن ۲۰ درصدی که با استفاده از این آمار مخالف هستند، یا آن را درک نمیکنند یا برای انتقال ارزش آن به تیم مدیریتی خود دچار مشکل شدهاند.
۸۳ درصد از شرکتها هزینههای اینفلوئنسر مارکتینگ را از بودجهی بازاریابی خود برمیدارند
این آمار نیز تغییرات اندکی را نسبت به سالهای گذشته نشان میدهد. ۸۲.۵ درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی ما هزینههای اینفلوئنسر مارکتینگ خود را از بودجهی دپارتمان بازاریابی خود برمیدارند. ۱۷.۵ درصد باقیمانده هزینهی اینفلوئنسر مارکتینگ خود را از بودجهی دپارتمان روابط عمومی خود تأمین میکنند. احتمالاً شرکتهایی که در گروه اقلیت هستند، بیشتر از اینفلوئنسر مارکتینگ برای ایجاد برندآگاهی استفاده میکنند تا بهعنوان روشی برای فروش محصولات یا خدمات خود.
حدود ۳/۴ از کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ داخل سازمان اجرا میشود
این آمار نسبت به سال گذشته تغییر چندانی نکرده است. مشخص است که پاندمی کرونا تأثیر چندانی در این بخش نداشته است. ۷۷ درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی ما مدعی شدهاند که کمپینهای اینفلوئنسری خود را در داخل سازمان اجرا میکنند. ۲۳ درصد باقیمانده از آژانسها یا ارائهدهندگان خدمات مدیریتشده برای اینفلوئنسر مارکتینگ بهره میگیرند.
پیشتر، شرکتها اینفلوئنسر مارکتینگ را چالشبرانگیز تلقی میکردند، زیرا به ابزارهای تسهیل فرآیند دسترسی نداشتند. موفقیت در اینفلوئنسر مارکتینگ ارگانیک میتواند بسیار تصادفی باشد. این امر ممکن است موجب خستگی و ناامیدی برندهایی شود که تلاش میکنند به اهداف خود دست یابند. اما اکنون بسیاری از شرکتها از ابزارهایی برای تسهیل فرآیند استفاده میکنند (حال این فرآیند میتواند داخل سازمانی اجرا شود یا از سوی اشخاص ثالث). یک مثال از این ابزارها، پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ نظیر دیما سوشال است.
برخی از برندها ترجیح میدهند هنگام کار با میکرو و نانو اینفلوئنسرها از طریق آژانسها وارد عمل شوند، چراکه آژانسها تجربهی بیشتری برای کار با اینفلوئنسرها در ابعاد بزرگ دارند. همچنین شرکتهای بزرگتر از آژانسها برای انواع بازاریابیهای خود از جمله اینفلوئنسر مارکتینگ بهره میگیرند.
محبوبترین کاربرد پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ یافتن و ارتباط گرفتن با اینفلوئنسرهاست
ارقام موجود در این بخش، درصد از افرادی را نشان میدهد که گفتهاند از یک پلتفرم ثالث استفاده میکنند، نه درصد از کل شرکتکنندگان.
پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ در ابتدا روی ارائهی ابزارهایی بهمنظور کمک به کشف اینفلوئنسرها متمرکز بودند. بنابراین، جای تعجب نیست که این کاربرد همچنان محبوبترین کاربرد پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ است. اگرچه ۵۷ درصد امسال نسبت به ۶۴ درصد سال گذشته که گفته بودند از یک پلتفرم برای کشف و ارتباط با اینفلوئنسرها استفاده میکنند، کاهش قابل توجهی یافته است.
سایر کاربردهای محبوب پلتفرمهای اینفلوئنسری شامل اتوماسیون و گزارشگیری کمپین (۳۴ درصد)، تحلیل تقلب و فالوورهای جعلی (۳۰درصد)، پرداخت به اینفلوئنسر (۲۷درصد)، اختصاص تبدیل (۲۴ درصد – به طرز محسوسی نسبت به ۳۳درصد سال گذشته کاهش یافته) و افزایش بازدید از طریق پرداخت پول (۱۶درصد). ۱۷ درصد از شرکتکنندگان از این پلتفرمها برای انواع دیگری از خدمات استفاده میکنند. این رقم آخر تا حدی بیشتر از ۱۳ درصد سال گذشته است و نشان میدهد پلتفرمها همواره در حال اضافه کردن خدمات جدید هستند.
۶۸ درصد از پاسخدهندگان از اینستاگرام برای اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده میکنند، اما TikTok روند رشد را با سرعت طی میکند
اینستاگرام همچنان شبکهی منتخب برای کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ است. بااینحال، سلطهی آن در سال جاری کاهش یافته است. ۶۸ درصد از شرکتکنندگان نظرسنجی ما، اینستاگرام را برای کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ خود مهم میدانند. (این آمار نسبت به ۸۰ درصد سال گذشته کاهش یافته است).
مهمترین تغییر در جایگاه دوم اتفاق افتاده است. ۴۵ درصد از پاسخدهندگان اکنون از TikTok برای کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ خود استفاده میکنند. سال گذشته، TikTok حتی در ردهبندی جای نگرفت و بهعنوان بخشی از «سایر» ظاهر شد.
درصد استفاده از سایر شبکههای اجتماعی نیز در مقایسه با سال گذشته اندکی تغییر کرده است. ۴۳ درصد از پاسخدهندگان برای کمپینهای خود از فیسبوک (در سال گذشته ۴۶درصد)، ۳۶ درصد از یوتیوب (همان رقم سال گذشته)، ۱۵ درصد از توییتر (در سال گذشته ۲۲ درصد)، ۱۶ درصد از لینکدین (احتمالاً افرادی که در شرکتهای B2B کار میکنند و در سال گذشته این رقم ۱۶ درصد بود) و ۸ درصد از Twitch استفاده میکنند (که سال گذشته بهصورت مجزا در آمار ظاهر نشده بود) و ۶ درصد روی شبکههای اجتماعی تخصصی یا شبکههایی که محبوبیت کمتری دارند، گسترده شدهاند.
جدا از برتری تازه کشفشدهی TikTok، مهمترین تفاوتها در کاهش استفاده از توییتر از ۲۲ درصد به ۱۵ درصد و افزایش استفاده از لینکدین از ۱۲ درصد به ۱۶ درصد و کاهش سایر از ۱۵ درصد به ۶ درصد هستند. احتمالاً کاهش بخش «سایر» نشاندهنده خروج Twitch و TikTok از این دستهبندی است.
حتما بخوانید: چرا اکنون بیشتر از هر زمانی استفاده از پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ اهمیت دارد؟رشد گسترده اینفلوئنسر مارکتینگ TikTok و Twitch در سال ۲۰۲۰
پلتفرم Upfluence همچنین شاهد افزایش چشمگیری در کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ در TikTok و Twitch در سال ۲۰۲۰ بوده است. تمام ارقام موجود در این بخش مربوط به اینفلوئنسرهای پلتفرمUpfluence است. هر دو شبکهی اجتماعی در سال ۲۰۱۹ شاهد رشد در میزان استفاده از اینفلوئنسر بودهاند. تعداد اینفلوئنسرهایTwitch در این سال از ۹,۹۹۰ به ۱۵,۷۵۴ و TikTok از ۱۶,۳۹۴ به ۳۵,۵۲۸ افزایش یافته است. بااینحال، در سال ۲۰۲۰ باوجود اعمال محدودیتها و سایر مسائل مربوط به پاندمی کرونا، بازهم اینفلوئنسرهای Twitch از ۱۵,۷۵۴ به۳۶,۶۶۳ (بیش از دو برابر) و TikTok از ۳۵,۵۲۸ به ۱۰۶,۱۰۴ (سه برابر) افزایش یافتهاند.
فروش آنلاین از زمان شروع پاندمی کرونا رشد شدیدی داشته است. مکینزی گزارش داده که فروش آنلاین تنها در ۹۰ روز شاهد رشدی برابر با ده سال گذشته بوده است. برندها بیش از هر زمان دیگری به سمت اینفلوئنسر مارکتینگ روی آوردهاند، که این امر بیشتر در عرصهی فروش آنلاین دیده میشود.
درصدTiktok و Twitch از همه کمپینهای اینفلوئنسری
پلتفرم Upfluence به تجزیه و تحلیل این موضوع پرداخته که برندها برای کمپینهای اینفلوئنسری خود از کدام پلتفرمهای اجتماعی استفاده میکنند. اینستاگرام همچنان پرکاربردترین پلتفرم برای اینفلوئنسر مارکتینگ است و حتی طی دو سال گذشته رشد آن بهصورت مداوم ادامه داشته است. در پایان سال ۲۰۲۰، ۹۶درصد کمپینها شامل اینفلوئنسرهای اینستاگرام بودند.
جایگاه بعدی به یوتیوب اختصاص دارد که در ۳۰ درصد از کمپینها طی سال ۲۰۲۰ مورد استفاده قرار گرفته است. میبینیم که استفاده از یوتیوب در طول سالها نوسان داشته است. در اوایل سال ۲۰۱۹ این شبکه اجتماعی در حدود ۲۵ درصد از کمپینها جای داشت، اما پسازآن در پایان سال ۲۰۱۹، این میزان به ۲۲ درصد کاهش یافت. در سهماههی دوم ۲۰۲۰، در زمان پاندمی کرونا نیز، این رقم بهشدت افزایش یافت.
Tiktok، جدیدترین پلتفرمی است که برای اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده میشود و با افزایش استفاده روبرو شده است. درحالیکه در سال ۲۰۱۹ اینفلوئنسرهای Tiktok فقط در ۳.۴ درصد از کمپینها حضور داشتند، در سال ۲۰۲۰ این میزان به دو برابر رسید و به 6.8 درصد افزایش یافت. باوجودی که Tiktokدرصد نسبتاً کمی از کمپینها را در اختیار دارد، از آن بهعنوان راهی مؤثر برای ارتباط با مخاطبان جوانتر یاد میشود و ما انتظار داریم این اعداد همچنان افزایش یابند.
Twitch همچنان بخش کوچکی از اینفلوئنسر مارکتینگ را به خود اختصاص داده است. این بخش کوچک بهسختی به ۲ درصد از کمپینهای اینفلوئنسری میرسد، با وجود این، افزایش اندکی نسبت به سال ۲۰۱۹ که از Twitch در ۱.۵ درصد از کمپینها استفاده میشد، قابل مشاهده است.
Twitch هم مثل TikTok در سهماهه دوم سال ۲۰۲۰ اوج گرفتنی را تجربه کرد که با آغاز پاندمی کرونا ارتباط دارد.
برندآگاهی و فروش اهداف اصلی برای اجرای کمپینهای اینفلوئنسری هستند
امسال افزایش فروش به هدف اصلی برای اجرای کمپینهای اینفلوئنسری تبدیل شده است، اما برندآگاهی تقریباً ارزشی برابر فروش یافته است.
۳۳.۶ درصد از پاسخدهندگان ما ادعا میکنند که کمپین اینفلوئنسری آنها با هدف افزایش فروش اجرا میشود. ۳۳.۵ درصد بیشتر روی برندآگاهی تأکید میکنند. ۳۲.۸ درصد گروهی از پاسخدهندگان هستند که به منظور تشکیل منبعی از محتوای تولیدشده توسط کاربر در فرآیند اینفلوئنسرمارکتینگ شرکت میکنند. این درصد افزایش قابل توجهی نسبت به ۲۴ درصد سال گذشته داشته است.
درواقع با توجه به خطای نمونهگیری هر سه هدف نسبتاً به طور مساوی محبوب هستند.
تقلب در کار اینفلوئنسرها هنوز عامل نگرانی پاسخدهندگان است
اغلب اوقات، رسانههای جریان اصلی تقلب در کار اینفلوئنسرها را برجسته میکنند. خوشبختانه ابزارهای زیادی برای کشف کلاهبرداران وجود دارد که باعث کاهش اثرات تقلب در اینفلوئنسر مارکتینگ میشود. امیدواریم که این مسئله بهزودی تنها به فصلی از تاریخ صنعت بازاریابی تبدیل شود.
بااینحال، هنوز تقلب در اینفلوئنسر مارکتینگ به طور کامل از ذهن برندها و بازاریابان حذف نشده است. احتمالاً به دلیل نگرانی از کرونا، امسال تبلیغات کمتری در مورد تقلب در کار اینفلوئنسرها صورت گرفته است. با این حال، کاهش از ۶۸ درصد پاسخدهندگان سال گذشته به ۶۷ درصد امسال بسیار پایین است. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که بسیاری از شرکتها هنوز نگران این مسئله هستند.
افت قابل توجه میان پاسخدهندگانی که تقلب در کار اینفلوئنسرها را تجربه کردهاند
در حالی که تعداد شرکتهایی که نگران تقلب بودند فقط اندکی کاهش یافته، درواقع در سال گذشته کاهش چشمگیری در تقلب اینفلوئنسری مشاهده شد. یک سال پیش، ۶۸ درصد از پاسخدهندگان ادعا کردند که تقلب را تجربه کردهاند. امسال فقط ۳۸ درصد ادعا کردند که این تجربه را داشتهاند.
این آمار واقعاً تعجبآور نیست. در سالهای اخیر تبلیغات بیشتری در مورد تقلب اینفلوئنسری انجام شده است و اکنون ابزارهای تشخیص اینفلوئنسر جعلی قویتری نیز در دسترس هستند. شاید این امر یکی از دلایل افزایش استفاده از ابزارها و پلتفرمهای اینفلوئنسری ثالث باشد.
حتما بخوانید: چگونه اینفلوئنسر شویم: ۷ گام ساده برای تبدیل شدن به اینفلوئنسر شبکههای اجتماعیبرندها اینفلوئنسرهای مناسب را سادهتر پیدا میکنند
ما از پاسخدهندگان خود پرسیدیم که میزان دشواری در یافتن اینفلوئنسر مناسب برای کار در صنعت خود را چهطور ارزیابی میکنند. ۲۲ درصد گفتند که این کار بسیار دشوار است (در مقایسه با ۲۳ درصد سال گذشته) و ۵۶ درصد این امر را در حد متوسط سخت دانستند (در مقایسه با ۶۲ درصد سال گذشته). ۲۲ درصد پاسخدهندگان یافتن اینفلوئنسرهای مناسب را آسان دانستند (که این میزان سال گذشته ۱۴ درصد گزارش شده بود).
بهبود در این آمار نشان میدهد که برندهای تجاری از داشتن پلتفرم و سایر ابزارهای یافتن اینفلوئنسر بیش از هر زمان دیگری سود میبرند (و همچنین آژانسهای اینفلوئنسری برای کسانی که مایل به برونسپاری کل فرآیند هستند). همانطور که در بالا مشاهده کردیم، بسیاری از شرکتها از اینفلوئنسرهایی که در گذشته با آنها کار کردهاند استفادهی مجدد میکنند. بسیاری از برندها هنوز برای یافتن اینفلوئنسرهای مناسب تلاش میکنند. شاید به این دلیل که تمایلی به پرداخت هزینه به ابزارها یا پلتفرمهای مرتبط ندارند.
این آمار نشان میدهد که پلتفرمهای اینفلوئنسری هنوز هم باید بازاریابی خدمات خود را بهبود بخشند. بسیاری از مشتریان بالقوه همچنان در یافتن و سپس همکاری با اینفلوئنسرهای بالقوه به کمک نیاز دارند.
دیدگاههای مختلف در مورد اینکه آیا امنیت برند موضوع نگرانکنندهای در فعالیتهای اینفلوئنسری است
طی دو سال گذشته، یک موضوع اساسی باعث نگرانی شده بود. بعضی از اینفلوئنسرها رفتارهایی از خود نشان میدادند که از سوی برندهایی که نمایندگی آنها را بر عهده داشتند، نامناسب تلقی میشد. بهعنوان مثال، لوگان پل به دلیل ویدیوی بدی که به اشتراک گذاشت با انتقاداتی روبرو شد و برندها با این پرسش مطرح بودند که آیا میخواهند ارتباط خود را با او حفظ کنند یا خیر. YouTube نیز مجبور شد کنترل قابل توجهی بر انواع ویدئوها داشته باشد و اکنون قوانین سختگیرانهتری برای کانالهایی دارد که کودکان را هدف قرار میدهند. TikTok نیز با واکنش جهانی در رابطه با ارتباطش با دولت چین روبهرو شد.
رمز موفقیت یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ تطابق برند شما با اینفلوئنسرهایی است که طرفدارانشان به مشتریان مورد نظر شما نزدیک هستند و ارزشهایشان با شما تطابق دارد.
۴۳ درصد پاسخدهندگان ما معتقدند که گاهی هنگام اجرای یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ امنیت برند میتواند باعث نگرانی شود. ۳۳ درصد بهطور قطعیتر باور دارند که امنیت برند همیشه مسئلهی نگرانکنندهای است (این میزان سال گذشته ۳۴ درصد گزارش شده بود).
باقی ۲۴ درصد (که نسبت به ۱۶ درصد سال گذشته افزایش قابل توجهی یافتهاند) بر این باورند که واقعاً جای نگرانی نیست، شاید این گروه آخر به یافتن اینفلوئنسرهای مناسب برندشان تسلط پیدا کردهاند و نگرانی اندکی درباره عدم تطبیق ارزشها احساس میکنند.
اکثریت اعتقاد دارند خودکارسازی (اتوماسیون) اینفلوئنسر مارکتینگ امکانپذیر است، اگرچه تعداد قابل توجهی مخالفند
یک مسئلهی بحثبرانگیز در اینفلوئنسر مارکتینگ میزان اتوماسیونی است که میتوانید از آن به شکل موفقیتآمیز بهره بگیرید. برخی اعتقاد دارند که میتوان تقریباً کل فرآیند از انتخاب اینفلوئنسر تا پرداخت به اینفلوئنسر را خودکارسازی کرد. سایرین به تماس شخصی اهمیت میدهند و فکر میکنند اینفلوئنسر مارکتینگ فعالیتی است که فرآیند آن نیازمند حضور فعالانه است.
اکثر پاسخدهندگان (۵۶ درصد که نسبت به ۵۴ درصد سال گذشته افزایش یافته) معتقدند که اتوماسیون نقشی حیاتی در اینفلوئنسر مارکتینگ دارد. افرادی که با این نظر مخالف هستند نیز بهمیزان مشابه کاهش یافتهاند، بهطوریکه تعداد آنها امسال ۴۴ درصد بوده و یک سال قبل ۴۵ درصد گزارش شده است.
هنگام همکاری با اینفلوئنسرها روابط با مخاطبان همچنان بسیار باارزش محسوب میشود، اما تولید محتوا بهسرعت خود را به این روند میرساند
۴۵ درصد از پاسخدهندگان به این نظرسنجی معتقدند که روابط با مخاطبان باارزشترین عامل هنگام همکاری با یک اینفلوئنسر خاص است. این میزان نسبت به ۵۳ درصد سال گذشته کاهش یافته است. این برندها برای کار با کسی که روابط خوبی با مخاطبان خود ندارد یا شاید روابط خوبی با مخاطبان خود داشته باشد، اما تأثیر واقعی بر آنها ندارد، ارزش بسیار اندکی قائل هستند و این افراد را مخاطب نادرستی برای برند خود تلقی میکنند.
دومین عامل مهم، تولید محتوا با ۳۴ درصد است (که بهطور محسوسی نسبت به ۲۷ درصد سال گذشته افزایش یافته است). این مسئله بهطور خاص برای گروهی بود که در سؤال قبلی ما در مورد اهداف کمپین اینفلوئنسری، محتوای تولیدشده توسط کاربر را بهعنوان هدف اصلی خود در نظر گرفته بودند.
سومین دلیل که مورد توجه ۲۲ درصد از پاسخدهندگان ما قرار دارد (و نسبت به ۱۹ درصد سال گذشته رشد داشته) علاقه به کار کردن با اینفلوئنسرها برای توزیع محتوا (بیشتر دیده شدن محتوا) محسوب میشود. گرچه به نظر میرسد که این میزان کمتر از سایر گزینهها بوده است، اما بهطور واضح با روابط با مخاطبان ارتباط دارد. اینفلوئنسرها از مخاطبان خود برای توزیع محتوای مربوط به یک برند استفاده میکنند.
حتما بخوانید: تبلیغات در توییتردو سوم پاسخدهندگان ترجیح میدهند اینفلوئنسر مارکتینگ مبتنی بر کمپین باشد
پیش از این مشاهده کردیم که برندها ترجیح میدهند روابط طولانیمدتی با اینفلوئنسرها داشته باشند، گرچه برندها هنوز هم تمایل به انجام اینفلوئنسر مارکتینگ به صورت کمپینمحور دارند. همزمان با پایان یک کمپین، برنامهریزی، سازماندهی و طراحی کمپین دیگر شروع میشود. برندها دریافتهاند اینفلوئنسرهایی که در کمپینهای قبلی برای آنها کار کردهاند، موثقتر هستند. با وجود این، ۶۷ درصد روابط اینفلوئنسر مارکتینگ کمپینمحور هستند و فقط ۳۳درصد «همیشه برقرار» هستند.
این امر نشان میدهد که برندهای بیشتری وارد این صنعت شدهاند و پیش از تعهدات طولانیمدت به اینفلوئنسرها شرایط را بهطور آزمایشی میسنجند. به جای تعهد طولانیمدت آنها میتوانند چندین کمپین مختلف را اجرا و اینفلوئنسرهای مدنظر خود را برای هر کمپین و بر اساس بازار هدف انتخاب کنند. زمان نشان میدهد که آیا ماهیت روابط برند-اینفلوئنسر به شکل قابل توجهی تغییر میکند یا خیر.
حتما بخوانید: تبلیغات عید نوروز | اجرای کمپین نوروزی با دیمااکثریت اینفلوئنسر مارکتینگ را تاکتیکی مقیاسپذیر در اکوسیستم بازاریابی خود تلقی میکنند
یکی از مهمترین مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ نسبت به فعالیتهای در حساب (اکانت) رسمی شرکت در شبکههای اجتماعی، سهولت در مقیاسپذیری فعالیت است. اگر میخواهید یک کمپین بزرگتر ایجاد کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که با اینفلوئنسرهای بیشتری کار کنید، بهخصوص با کسانی که فالوورهای بیشتری دارند، بهشرط اینکه با بازار هدف شما مرتبط باشند.
درحالیکه ممکن است مقیاسپذیری اینفلوئنسر مارکتینگ ارگانیک به دلیل زمان موردنیاز برای شناسایی و جذب اینفلوئنسرها چالشبرانگیز باشد، دهها پلتفرم و آژانس متمرکز بر اینفلوئنسرها وجود دارد که کسبوکارها میتوانند از آنها برای مقیاس بخشیدن به فعالیتهای خود استفاده کنند. بسیاری از آنها در سطح جهانی فعالیت میکنند و از هر جای دنیا مشتری میپذیرند.
۵۵ درصد از پاسخدهندگان ما معتقدند که اینفلوئنسر مارکتینگ بهطور قطع روشی مقیاسپذیر در اکوسیستم بازاریابی آنهاست و ۳۸ درصد دیگر فکر میکنند که اینفلوئنسر مارکتینگ تا حدی یک تاکتیک مقیاسپذیر است. تنها ۸ درصد با این نظر مخالفند. اکثریت براین باورند که اینفلوئنسر مارکتینگ تا حدی یک تاکتیک مقیاسپذیر در اکوسیستم بازاریابی آنها است.
تعامل یا کلیک هنوز مهمترین معیار هنگام ارزیابی اینفلوئنسرها است
ما مشاهده کردهایم که کسبوکارها هنگام راهاندازی کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ، اهداف مختلفی دارند. هرچند معیارهایی که پاسخدهندگان به نظرسنجی ما بر اساس آن اینفلوئنسرها را ارزیابی میکنند، دقیقاً با اهداف متفاوت آنها مطابقت ندارد، اما همبستگی مشخصی در این عرصه قابل مشاهده است.
۳۹ درصد از پاسخدهندگان مهمترین معیار خود را تعامل یا کلیک قرار دادهاند (۲ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است). دو دستهی بعدی، امسال جایگاه خود را تغییر دادهاند. ۲۸ درصد بازدید/تعداد کاربر/دفعات بازدید را مهمتر میدانند (آماری که سال گذشته ۲۵ درصد گزارش شده بود). ۲۴.۵ درصد نوع/دستهبندی محتوا را انتخاب کردهاند (این افراد سال گذشته ۲۶ درصد بودند). ۹ درصد باقیمانده از پاسخدهندگان دیدگاههای متفاوتی نسبت به این موضوع داشته و مهمترین معیار را هنگام ارزیابی اینفلوئنسرها گزینهی «سایر» انتخاب کردهاند.
اگرچه فقط ۲۴.۵ درصد ادعا میکنند که نوع/ دستهبندی محتوا مهمترین معیار است، اما این درصد ممکن است کمتر از مقدار واقعی باشد. اکثر برندها جستجوی خود را برای اینفلوئنسرها با محدود کردن انتخابهای خود به یک حوزهی فعالیت خاص آغاز میکنند. بعید به نظر میرسد که یک برند زیبایی با یک اینفلوئنسر حوزهی بهبود چیدمان منزل کار کند، هرچقدر هم که این اینفلوئنسر با فالوورهای خود تعامل داشته باشد.
به همین ترتیب، عقلانی نیست که یک فروشندهی خودرو کار کردن با یک اینفلوئنسر زیبایی را انتخاب کند، حتی اگر او میلیونها فالوور داشته باشد (مگر اینکه خودرویی را تبلیغ کنند که برای فروش آن بیشتر خانمها را هدف گرفته باشند).
حدود نیمی از برندها با کمتر از ۱۰ اینفلوئنسر کار میکنند
ما از پاسخدهندگان خود که در زمینهی اینفلوئنسر مارکتینگ فعالیت دارند، پرسیدیم که در طول سال گذشته با چه تعداد اینفلوئنسر کار کردهاند. ۵۲ درصد آنها اظهار داشتند که با ۰-۱۰ اینفلوئنسر کار کردهاند. ۲۲٪ دیگر با ۱۰-۵۰ اینفلوئنسر و ۱۳درصد با ۵۰-۱۰۰ اینفلوئنسر کار کردهاند.
بااینحال، برخی از برندها اینفلوئنسر مارکتینگ را در مقیاس وسیع ترجیح میدهند، ۸ درصد از افرادی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند گفتهاند که با ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ اینفلوئنسر کار کردهاند. به طرز باورنکردنی، ۶ درصد با بیش از ۱۰۰۰ اینفلوئنسر کار کردهاند. این آمار نسبت به درصد سال گذشته دو برابر شده است. واضح است که این برندها کار کردن با میکرو و نانو اینفلوئنسرها را ارزشمند میدانند و با تعداد وسیعی از اینفلوئنسرها کار میکنند که مخاطبان کم اما اختصاصی دارند و میتوانند تبلیغات آنها را انجام دهند.
کمپینهای ماهانه بسیار رایج هستند
اگرچه هیچ روش معینی برای اجرای یک کمپین اینفلوئنسری وجود ندارد، اما اجرای کمپینها بهصورت ماهانه متداولترین فراوانی را بین پاسخدهندگان ما داشت.
سال گذشته شاهد حرکت به سمت کمپینهای سهماهه بودیم اما روند امسال معکوس بوده است. شاید عدم اطمینان از شرایطی که پاندمی کرونا رقم زده موجب شده که شرکتها کمپینهای کوتاهمدت را ترجیح دهند تا در صورت نیاز بتوانند بهسرعت آن را تغییر دهند.
در بین کسانی که فعالیتهای اینفلوئنسری را بهصورت ناپیوسته انجام میدهند، ۳۴ (در مقایسه با ۳۳ درصد سال گذشته) ترجیح میدهند کمپینهای خود را ماهانه اجرا کنند. ۲۷ درصد دیگر (در مقایسه به ۳۰ درصد سال گذشته) کمپینهای فصلی را ترجیح میدهند و ۱۷ درصد (نسبت به ۱۵ درصد سال گذشته) ترجیح میدهند سالانه کمپینهای خود را برگزار کنند.
شرکتهای گروه آخر احتمالاً برندهایی هستند که رویکرد پیوسته را به اینفلوئنسر مارکتینگ ترجیح میدهند. ۲۳ درصد باقیمانده (در مقایسه با ۲۰ سال گذشته) رویکرد دیگری دارند و هر زمان محصول جدیدی را به بازار عرضه کنند کمپینهایی را اجرا میکنند.
حتما بخوانید: راهکارهای تبلیغاتی برای کسبوکارهای کوچکیافتن اینفلوئنسر بزرگترین چالش برای افرادی است که کمپینهای خود را داخل سازمان اجرا میکنند
ما از پاسخدهندگان نظرسنجی که کمپینهای خود را در داخل سازمان اجرا میکنند پرسیدیم بزرگترین چالشی که با آن روبهرو هستند چیست. ۳۴ درصد از آنها یافتن اینفلوئنسر برای شرکت در کمپینهایشان را دشوارترین چالش میدانستند. این آمار قدری نسبت به ۳۹ درصد سال گذشته کاهش یافته است. این امر با نگرانی مشابهی که آنها نسبت به سؤال قبل درباره دشواری یافتن اینفلوئنسرهای مناسب ابراز کرده بودند، ارتباط دارد. اما این کاهش ممکن است نشاندهندهی افزایش استفاده از پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ باشد.
سایر نگرانیها برای برندها شامل اندازهگیری بازگشت سرمایه و نتایج کمپین (۲۳.۵ درصد – که سال گذشته چنین موردی بروز نیافت)، مدیریت قراردادها/مهلت اتمام کمپین (۱۳ درصد که نسبت به ۲۱ درصد سال گذشته کاهش یافته است)، فرآیند پرداخت هزینه به اینفلوئنسرها (۱۰ درصد) و محدودیتهای پهنای باند/زمان (۹.۵ درصد که نسبت به ۱۶ درصد سال گذشته کاهش یافته) است. ۹.۵ درصد دیگر از چالشها بهطور کلی در گزینه سایر طبقهبندی شدهاند.
امیدواریم از خواندن این گزارش لذت برده باشید. برای مشاوره و اجرای کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ با دیما در تماس باشید.