یکی از بهترین روشهایی که به ما در طراحی کمپینهای عالی اینفلوئنسر مارکتینگ کمک میکند، بررسی و مطالعهی نمونههای موفق از شرکتهای صاحب سبک در تبلیغات است. در این نوشته به موفقیتترین کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ میپردازیم. با دیما همراه باشید.
همانطور که میدانید، پلتفرم دیما سوشال به شما این امکان را میدهد که با انواع اینفلوئنسرهای موردنیاز خود همکاری و کمپین تبلیغاتی راهاندازی کنید. اما پیش از راهاندازی کمپین، خوب است ایدههایی دربارهی چگونگی اجرای آن داشته باشید. در این مطلب تلاش شده صنایع مختلفی پوشش داده شوند، زیرا گاهی شما میتوانید بهترین ایدهها برای برگزاری کمپینها را در خارج از محیط صنعت خود پیدا کنید.
فهرست مطالب
الف- مخاطبان را سرگرم کنید تا نتایج فوقالعادهای کسب کنید
۱. سوبارو (Subaru)
کمپین #یک_راننده_را_ببین (#MeetAnOwner) شرکت سوبارو از ویدئوهای اینفلوئنسری استفاده کرد تا خودرو ایمپرزای (Impreza) جدید خود را در موقعیتهای مختلف به مخاطبان نشان دهد. این کمپین با این امید برگزار شد که توجه خریداران میلنیال یا هزارهای را به خود جلب کند. در یکی از این همکاریها، دوین گراهام (@devinsupertramp) یکی از اینفلوئنسرهای یوتیوب که نزدیک به پنج میلیون مخاطب دارد، ویدئویی از خود و دوستانش منتشر کرد که در آن بر روی یک سرسره لیز میخورد و در نهایت با چتر نجات از یک صخره ۲۵۰ متری به سمت پایین فرود میآید. در بخشهای زیادی از این ویدئو، اینفلوئنسر سعی میکند جذابیت سبک زندگی خود را در کنار محصول جدید سوبارو به مخاطبان نشان دهد.
نکتهی مهم این کمپین: محتوای اینفلوئنسری باید بتواند احساسات مخاطبان را برانگیزد. در این محتوا نیازی به تأکید بیشازحد بر اعداد و ارقام نیست. با وجود اینکه فروش موفق در صنعت خودرو به تأکید بر عواملی نظیر حفظ امنیت توسط خودرو، قدرت موتور و میزان مصرف سوخت بستگی دارد، بعضی از خودروسازان بزرگ در تبلیغات خود بر جنبهی احساسی خرید خودرو تأکید کردهاند. کاری که گراهام در ویدئوی خود انجام داده، بر همین منطق استوار است. سوبارو با این تبلیغ توانست جوانانی را هدفگیری کند که در زمان نمایش تبلیغات تلویزیونی به سراغ تلفنهای همراه خود میروند.
حتما بخوانید: تبلیغات عید نوروز | اجرای کمپین نوروزی با دیما۲. سوئیسپرس (Swisspers)
سوئیسپرس یک برند تولید پنبه و محصولات بهداشتی آمریکایی است. این برند بلاگرهای حوزهی زیبایی و فالوورهای آنها را تشویق کرد تا پستهای سلفی «بدون آرایش» را به عنوان بخشی از یک مسابقه منتشر کنند. پیش از این که این کمپین شروع به کار کند، افراد مشهوری نظیر جنیفر لاورنس، درو باریمور و تیلور سوئیفت تصاویر بدون آرایش خود را منتشر کرده بودند.
با وجود اینکه این پستها ربطی به کمپین سوئیسپرس نداشتند، مخاطبان هدف این کمپین به واسطهی چنین مطالبی، آشنایی پیشینی با مفهوم اصلی این مسابقه داشتند. همین موضوع باعث شد میزان موفقیت این کمپین به میزان چشمگیری افزایش پیدا کند.
نکتهی مهم این کمپین: برای برگزاری یک کمپین موفق، نیازی به انجام کارهای پیچیده نخواهد بود. اگر کمپین با محصول یا خدمت شما سازگاری دارد، تلاش کنید آن را با کمک محتوای اینفلوئنسری ارائه کنید. شما میتوانید از روندهای موجود شبکههای اجتماعی به بهترین شکل ممکن استفاده کنید. به دلیل اینکه اینفلوئنسرها در صفحات خود برداشت شخصی از یک موضوع را منتشر میکنند، چنین کمپینهایی ظاهری بهموقع و صادقانه پیدا میکنند و به مخاطبان حس فرصتطلبی یا دورو بودن برند را نمیدهند.
۳. اقامتگاه قلههای خورشید (Sun Peaks)
این اقامتگاه اسکی در بریتیش کلمبیا، تلاش کرد تا آگاهی مخاطبان را در مورد جذابیتهای زمستانی اقامتگاه خود افزایش دهد. مواردی نظیر پیستهای اسکی خلوت، فستیوالهای فصلی و زیبایی طبیعی فوقالعاده و دستنخوردهی منطقه مورد تأکید این اقامتگاه بودند. این مجموعه کمپینی را راهاندازی کرد تا با کمک آن، افراد ماجراجو در شمال غربی اقیانوس آرام را هدفگیری کند. به همین دلیل از همکاری یک اینفلوئنسر و عکاس ماجراجوی اینستاگرام به نام کلوم اسنیپ (@CalSnape) برای کمپین استفاده شد.
نکتهی مهم این کمپین: تصاویر جالب، استوریهای روزانهی اینستاگرام و ویدئوهای کوتاه در فیسبوک به طور کل منجر به بیش از ۲۰۰۰۰۰ بازدید از مقالات برای مدتی بیشتر از سه دقیقه شدند. این موضوع باعث شد این اقامتگاه مورد توجه مخاطبان هدف قرار گیرد. محتوای کمپین به شکلی طراحی شده بود که این اقامتگاه را به عنوان جایی «بکر» برای فرار از شلوغی نشان دهد و البته آن را در مقابل محیطهایی قرار میداد که به عنوان فضاهای شلوغ اسکی میان افراد شهرت داشتند. بازاریابی اینفلوئنسری میتواند به کسبوکارهای کوچکتری نظیر این اقامتگاه کمک کند که از کوچک یا محلی بودن کسبوکار خود به عنوان مزیت رقابتی استفاده کنند.
۴. ماریوت (Marriott)
ماریوت یکی از اولین برندهای حوزهی گردشگری بود که از اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کرد. در یکی از کمپینهای موفقیت آمیز ماریوت، این مجموعه هتلهای زنجیرهای با یکی از اینفلوئنسرهای یوتیوب به نام ژینا اسمیت (@PrankVsPrank) همکاری کرد تا رسیدن به نقطهی یک میلیون چکاین در اپلیکیشن خود را جشن بگیرد. ویدئویی که ضبط شد حاوی یک مهمانی سورپرایز برای کاربر موبایلی بود که این نوبت به وی رسید. ویدئوی ضبطشده توانست توجه افراد زیادی را به خود جلب کند. تا این لحظه بیش از ۴ میلیون نفر این ویدئو را تماشا کردهاند.
نکتهی مهم این کمپین: تلاش کنید از برگزاری کمپینهای خود لذت ببرید! بسیاری از فعالان بازاریابی، زمانی که در پستهای اسپانسرشده سرمایهگذاری میکنند، وسوسه میشوند که همه جنبههای محصول نهایی را کنترل کنند و کارهایی را که پیش از این انجام دادهاند تکرار کنند. بااینحال تولید چنین محتوایی معمولاً نمیتواند هویت و امضای اینفلوئنسر را به همراه داشته باشد. برای برگزاری کمپینهای اینفلوئنسری، شما باید پیامهای کلیدی خود را در اختیار اینفلوئنسرها قرار دهید و از آنها بخواهید محتوا را مطابق سلیقهی مخاطبان خود منتشر کنند. شما باید تلاش کنید از خلاقیت اینفلوئنسرها حداکثر استفاده را داشته باشید.
حتما بخوانید: اینفلوئنسر کیست؟ + انواع اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعیب- روابط ایجاد کنید نه اینکه به تولید پست بپردازید
۵. آب معدنی فیجی (FIJI Water)
کاربران بادیوروات (Bodyworewhat) با پرداخت ۳۵ دلار میتوانند ویدئوهای تمرینات ورزشی با حضور دنیله برنستین (@weworewhat) و اریک جانسون را تماشا کنند. برنستین به طور معمول به ارائهی مطالبی در مورد اینکه چگونه با بادیوروات به وزن ایدهآل خود برسیم میپردازد و البته در تصاویر خود آب معدنی فیجی را نیز نشان داده است. وی حتی در بعضی از پستهای اختصاصی خود، برند فیجی را نیز تبلیغ کرده است: او به کاربران یادآوری میکند که نوشیدن آب برای سلامتی اهمیت زیادی دارد و در نهایت کد تخفیفی را برای تحویل آب در منزل به آنها ارائه میکند.
نکته مهم این کمپین: بسیاری از اینفلوئنسرهای باسواد و توانا تلاش میکنند روشهای جدیدی برای بهرهبرداری از مخاطبان خود پیدا کنند، برندها نیز میتوانند به دنبال فرصتهای منحصربهفردی باشند که در این میان ایجاد میشوند تا با همکاری با این افراد به سمت یک هدف مشترک حرکت کنند. به دلیل اینکه برنستین روی اپلیکیشن خود متمرکز بود، پست وی در مورد آب معدنی فیجی، حس تبلیغاتی بودن در مخاطبان ایجاد نمیکرد و این حس را به آنها منتقل میکند که برنستین در حال ارائهی یک پیشنهاد دوستانه به آنهاست.
۶. مایکروسافت
مایکروسافت به طور پیوسته کمپین «گام بعدی را بساز» را برگزار کرده تا زنان جوان را به دنبال کردن مشاغل حوزهی علم، فناوری، مهندسی و ریاضی تشویق کند. در روز جهانی زنان، مایکروسافت با نشنال جئوگرافیک همراه شد. در این برنامه از عکسهای ۳۰ عکاس معروف حیات وحش در ۵ حساب کاربری اینستاگرام نشنال جئوگرافیک استفاده شد. تصاویر استفادهشده، زنان دانشمند و ماجراجویان زن را نشان میدادند. این برنامهی مشترک موفق شد در یک روز بیشتر از ۳.۵ میلیون لایک ایجاد کند.
نکتهی مهم این کمپین: مایکروسافت از بازاریابی اینفلوئنسری برای افزایش آگاهی در مورد مسائل مهم استفاده کرد. این موضوع باعث شد تصویر مثبتی از دو برند مایکروسافت و نشنال جئوگرافیک ایجاد شود و افراد احساس بهتری نسبت به این برندها پیدا کنند. بنابراین تلاش کنید اهدافی را برای کمپینهای خود در نظر بگیرید که بر چیزهایی فراتر از فروش تمرکز میکنند و با سازمانهای تأثیرگذار دیگر برای دستیابی به اهداف خود همکاری کنید.
حتما بخوانید: تبلیغات موبایلی در اپلیکیشن۷. هتلهای ماکسی (Moxy Hotels)
هتلهای ماکسی برای اینکه فعالیتهای بازاریابی دیجیتال خود را تقویت کنند، کانال یوتیوب خود را تأسیس کردند (@MoxyHotels). برای این کار آنها از کمک یکی از ستارههای یوتیوب با نام تارین ساثرن (@TarynSouthern) استفاده کردند. این تلاش به ایجاد برنامههایی با عنوان «مزاحم نشوید» منجر شد. مزاحم نشوید شامل مجموعهای از ویدئوهاست که در آنها تارین ساثرن با اینفلوئنسرهای دیگر در درون اتاقکی شبیه به اتاقهای هتلهای ماکسی مصاحبه میکند. این برنامه تا اندازهای موفقیتآمیز بود که مجموعه هتلهای ماکسی، سرمایهگذاریهای لازم برای فصل بعدی آن را نیز انجام داد.
نکتهی مهم این کمپین: مجموعههتلهای ماکسی تلاش کرد فردی را برای همکاری انتخاب کند که سازگاری زیادی با مخاطبانش داشته باشد. تارین ساثرن از این جهت با اهداف این برند سازگار بود. طول مدت و مقیاس این برنامه اسپانسرینگ تا حد زیادی غیرعادی بود. مخاطبان جوان زیادی، زمان خود را صرف دیدن این برنامه کردند و البته علیرغم بحثهای موجود، عملکرد این برنامه نشان میدهد که وقتی محتوا به خوبی تهیه شده باشد، مخاطبان توجهی به تبلیغاتی یا اسپانسری بودن آن نمیکنند. اگر اینفلوئنسر مناسبی را برای همکاری در نظر دارید و در مورد فرمت مناسب خود ایدههایی دارید، به این موضوع فکر کنید که چگونه میتوانید با برنامهای بلندمدت، حداکثر بهرهبرداری را از همکاری با اینفلوئنسر مورد نظر خود داشته باشید.
۸. لوازم آرایشی بکا (BECCA Cosmetics)
کریسی تیگن (@chrissyteigen) یک مدل حرفهای است که با جان لجند (John Legend) ازدواج کرده است. کریسی در شبکههای اجتماعی اینستاگرام و توئیتر، با نمایش شخصیت غیرعادی خود مخاطبان قابل توجهی را جذب کرده است. لوازم آرایشی بکا نیز به همکاری با این ستارهی رسانههای اجتماعی پرداخته است، تا پالت آرایشی رنگی جدید خود را به مخاطبان معرفی کند. معرفی این محصول در اینستاگرام موفق شد چیزی نزدیک به ۵ میلیون بازدید کسب کند.
نکتهی مهم این کمپین: اینفلوئنسرها توانایی زیادی برای معرفی محصولات موجود دارند، اما بعضی از برندها پا را فراتر گذاشتهاند و با همکاری با اینفلوئنسرها به تولید محصولات جدید پرداختهاند. اینفلوئنسرها معمولاً خود نیز از اعضای بازار هدف شما هستند و اگر به تولید محصول شما کمک کنند، احتمالاً سرمایهگذاری زمانی و شخصی بیشتری برای معرفی آن محصول میکنند. برای مثال برندهای حوزهی گردشگری میتوانند سرویس جدیدی را با کمک اینفلوئنسر طراحی کنند: مثلاً مخاطب بتواند اقامت در هتل، بلیط یک رویداد محلی و کارت هدیه برای استفاده از رستوران مورد علاقهی اینفلوئنسر را رزرو کند.
۹. کسپر (Casper)
کسپر یک شرکت فروش اینترنتی است که بر محصولاتی نظیر تشک متمرکز است. این شرکت پیش از این با چندین اینفلوئنسر دوستدار حیوانات همکاری کرده تا محصول جدید خود برای حیوانات خانگی را به مخاطبان معرفی کند. در این برنامه ۲۰ اینفلوئنسر با بیش از ۳.۵ میلیون دنبالکننده همکاری داشتهاند. این افراد به یک مهمانی برای معرفی محصول در منهتن دعوت شدند. این برنامه با یک فرش قرمز، شام استیک و هاتداگ خوابانده در آب همراه شد. برند دودو (Dodo) که رسانهای متمرکز بر دوستداران حیوانات است، این مهمانی را به صورت زنده در فیسبوک پخش کرد.
نکتهی مهم این کمپین: رخدادهای خصوصی، روش قابل پرداختی برای درگیر کردن چندین اینفلوئنسر به صورت همزمان هستند. برگزاری چنین رویدادهایی به شما کمک میکند تا به میزان لازم به هر کدام از افراد دعوتشده رسیدگی کنید و از ایجاد تصاویری با لحن ساختگی و غیرواقعی پیشگیری کنید. با کمک این برنامهها میتوانید به طور خلاقانهای از اینفلوئنسرها استفاده و تصاویری اصیل از کمپین خود ایجاد کنید.
ج- استفاده از میکرواینفلوئنسرها برای نتایج ماکرو!
۱۰. تامزآومین (Tom’s of Maine)
برند تامزآومین، لوازم بهداشتیای را تولید میکند که از مواد کاملاً طبیعی ساخته شدهاند. این شرکت در آخرین برنامهی خود تلاش کرد تا با تشویق افراد به استفاده از محصولات خود و صحبت در مورد مزیتهای آنها در شبکههای اجتماعی، برندآگاهی را میان خریداران مراقب سلامتی افزایش دهد. در این برنامه تمرکز اصلی تامزآومین بر میکرواینفلوئنسرها بود. این برند تلاش کرد تا مخاطبان این افراد را به ارسال پست متقاعد کند. این استراتژی موجب ایجاد اثر گلوله برفی در میان مخاطبان شد. این اجرا و طراحی کمپین تبلیغاتی این برند موفق شد به بیش از ۴.۴ میلیون نفر ظرف مدت سه ماه دسترسی پیدا کند.
نکتهی مهم این کمپین: شاید احساس کنید که همکاری با اینفلوئنسرهایی که فالوور بیشتری دارند با دسترسی به افراد بیشتر برابری میکند، اما این موضوع همیشه درست نیست. شاید پیش از این شنیده باشید که یک مجموعه میتواند عملکرد بهتری نسبت به جمع بخشهای خود داشته باشد. در بسیاری از موارد، استفاده از گروهی از میکرواینفلوئنسرها هزینههای کمتری را به همراه دارد و کارآمدی آنها نیز بهتر از همکاری با یک اینفلوئنسر ماکرو بوده است. این موضوع خصوصاً در تصمیمات خرید اهمیت زیادی پیدا میکند. بسیاری از افراد پیش از اینکه به انجام خرید بپردازند، ترجیح میدهند در مورد موضوع مورد نظر خود از چندین مرجع چیزهایی را شنیده باشند.
حتما بخوانید: داستان یک کمپین تبلیغاتی؛ افزایش برندآگاهی در صنعت بیمه۱۱. گوگل
گوگل به همکاری با دو میکرواینفلوئنسر متمرکز بر فعالیتهای ساخت در خانه (DIY) پرداخت که در اکانت @ thesorrygirls فعالیت میکنند. این همکاری برای معرفی لپتاپ پیکسلبوک انجام شد. این اینفلوئنسرها با استفاده از تنها یک پست، به برگزاری مسابقهای در اینستاگرام پرداختند. این مسابقه از کاربران درخواست کرد که یک تصویر را لایک کنند و در بخش نظرات بنویسند که اگر برندهی پیکسلبوک شوند چه استفادهای از آن خواهند کرد.
نکتهی مهم این کمپین: صفحهی اینستاگرام این اینفلوئنسرها چیزی کمتر از ۱۰۰۰۰۰ فالوئر داشت، بااینحال آنها موفق شدند در این کمپین نرخ تعامل ۵۹.۴ درصدی ایجاد کنند. در مقایسه با این تعامل باید گفت که اکانت کیم کارداشیان با بیش از ۱۰۷ میلیون فالوئر، به طور معمول نرخ تعاملی کمتر از تبلیغات بنری معمولی دارد. همکاری با میکرواینفلوئنسرها معمولاً نرخ تعامل بالاتری را به همراه دارد و انتخاب آنها توسط گوگل نشان میدهد که استفاده از آنها نباید محدود به برندهایی شود که بودجهی کمتری دارند.
۱۲. اودیبل (Audible)
اودیبل یکی از شرکتهای متعلق به آمازون است و به طور ماهیانه به فروش حق عضویت برای استفاده از کتابهای صوتی و پادکستها میپردازد. تیم بازاریابی این شرکت به طور پیوسته به همکاری با سلبریتیها و اینفلوئنسرهای مختلف میپردازد و این همکاری، میکرواینفلوئنسرها را نیز شامل میشود. جسی دریفتوود (@jessedriftwood) یکی از عکاسانی است که با اودیبل همکاری دارد و در کپشن یکی از پستهای بهیادماندنی اینستاگرام خود در مورد استفاده خود از اودیبل برای آموختن مطالب حوزهی مدیریت و بهرهوری صحبت کرده است.
نکتهی مهم این کمپین: دریفتوود کمتر از ۱۰۰۰۰۰ فالوور دارد، بااینحال اودیبل این موضوع را درک کرد که طرفداران این عکاس، به این اینفلوئنسر وفادار هستند و با وی تعامل خوبی دارند. اشارهی سادهی وی به این برند، این حس را در میان مخاطبان ایجاد کرد که در حال دریافت یک پیشنهاد واقعی از یک دوست هستند. یکی از بررسیهای اخیر نشان میدهد: ۸۳ درصد مشتریان به توصیههای شخصی در مقایسه با تبلیغات سنتی اعتماد بیشتری میکنند، بنابراین دیدن نظراتی که نشان میدهند بسیاری از مخاطبان دریفتوود به استفاده از اودیبل تمایل دارند، جای تعجبی ندارد.
۱۳. هواپیمایی بریتانیا
این شرکت به معرفی کارگاه نوآوری خود با عنوان «زمینگیرنشده (UnGrounded)» پرداخت. در این برنامه، هواپیمایی بریتانیا ۱۰۰ متخصص فناوری با تأثیرگذاری متفاوت را از نقاط مختلف دنیا سوار یک هواپیما کرد. در حین پرواز، گروه اینفلوئنسرها به برگزاری طوفان فکری و خلق ایدههایی برای یک پلتفرم جدید پرداختند که متخصصان فناوری با کمک آن قادر به حل مشکلات جهان شوند. این پرواز به طور نمادین نشان داد که چگونه افراد میتوانند در تعامل رودررو به خلق ایدههای فوقالعاده بپردازند.
نکتهی مهم این کمپین: هواپیمایی بریتانیا در این کمپین موفق شد ارزش کسبوکار خود به عنوان یک شرکت هواپیمایی را به مخاطبان زیادی نشان دهد و در عین حال توانست توجه رسانهها را نیز به این برنامه جلب کند. علاوه بر میکرواینفلوئنسرهای حاضر در این پرواز، رسانههایی نظیر فوربس، تککرانچ و وایرد نیز به پوشش این رویداد پرداختند. ترکیب دسترسی اینفلوئنسرها و پوشش رسانهای رویداد به این هواپیمایی اجازه داد تا بخش ویژه و مشخصی از مسافران کسبوکار صنعت فناوری را پوشش دهد.
حتما بخوانید: بهترین اپلیکیشنها برای تبلیغات موبایلی۱۴. گروه املاک بدراک (Bedrock Real Estate)
گروه املاک بدراک تمایل داشت تا افراد را به خرید املاک در حوزهی متروی دیترویت دعوت کند، بنابراین تلاش کرد تا حس غرور را در میان جمعیت شهری دیترویت القا کند. نتیجهی این تلاش، کمپین «سرودی از ما» بود. سرودی از ما، ویدئویی است که برندهی جوایز متعددی شده است. این ویدئو به فرهنگ رنگارنگ، امکانات و البته مردم این منطقه میپردازد. بیگ شان (Big Sean) که یکی از رپرهای متولد دیترویت است، ویدئو را با یک صداگذاری بداهه و احساسی در مورد شهر محل تولد خود آغاز میکند.
نکتهی مهم این کمپین: استفاده از ترکیبی از تصاویر ساکنان و کسبوکارها و صداگذاری عالی باعث شد این ویدئو به یک کلیپ همهگیر تبدیل شود. بسیاری از ساکنان دیترویت این ویدئو را برای فالوورهای خود به اشتراک گذاشتند. فالوورهای بیگ شان افرادی از تمام نقاط جهان هستند، بنابراین تأثیر این کلیپ بر مخاطبان میکرواینفلوئنسرهایی که آن را به اشتراک گذاشتند، یکی از دلایل اصلی موفقیت این کمپین در سطح محلی بوده است. زمانی که در حال هدفگیری یک منطقهی جغرافیایی مشخص هستید، اشخاص محلی ارزش بیشتری نسبت به ستارههای جهانی دارند.
د- از طریق همکاری با اینفلوئنسرهای متفاوت به بازار هدف خود دسترسی پیدا کنید
۱۵. دنیل ولینگتون (Daniel Wellington)
برند ساعت دنیل ولینگتون به واسطهی همکاری با اینفلوئنسرهای حوزه پوشاک و گردشگری شناخته شده است. این برند به طور پیوسته به همکاری با اینفلوئنسرهای حساب CanadianBros میپردازد. @CanadianBros یک حساب اینستاگرامی است که برای دو سگ به نامهای جسپر و لویی ساخته شده است. به طور معمول، دوستداران سگ مخاطبان ویژهی شرکتهای ساعتسازی محسوب نمیشوند، با این حال تبلیغات پیوستهی این برند در این حساب کاربری نشان میدهد که نتایج همکاری موفقیتآمیزی به همراه داشتهاست. در یکی از تصاویر، لویی به دست صاحب خود نگاه میکند، که اتفاقاً یکی از ساعتهای این برند را بسته است. البته کپشن این پست نیز از زبان این سگ نوشته شده است.
نکتهی مهم این کمپین: دنیل ولینگتون با همکاری با اینفلوئنسری متفاوت و استفاده از تکنیک کپشننویسی عجیب و بامزهی این فرد، توانسته است مخاطبان جدیدی کسب کند. بااینحال این برند با اینفلوئنسری همکاری کرده که از نظر زیباییشناسی قویتر از همتایانش است. برندها ممکن است برای دستیابی به یک حوزهی اختصاصی جدید، به خروج از ناحیهی فعلی تمرکز خود نیاز داشته باشند، اما برای این کار بهتر است به نکات و ریزهکاریهای مربوط به تصویر برند توجه زیادی شود.
حتما بخوانید: کمپین تبلیغاتی دامستوس؛ کارایی تبلیغات دیجیتال در فروش محصولات فیزیکی۱۶. سنت. رجیس (St. Regis)
سنت رجیس یکی دیگر از برندهای مشهور هتلداری است. این برند به واسطهی ارائهی خدمات تشریفاتی به مسافران لاکژری شهرت زیادی دارد. سنت رجیس تمایل داشت تا جغرافیای فعالیت خود را با نمایش اقامتگاه ساحلی شاهانهی خود به عنوان یک مقصد خانوادگی گسترش دهد. به همین دلیل، نائومی دیویس (@taza) بلاگر و اینفلوئنسر شبکه اجتماعی در روز پدر به همراه خانوادهی خود به این مکان سفر کرد و به انتشار تجربهی خود در بستر بلاگ و ویدئو پرداخت.
نکتهی مهم این کمپین: بیشتر افراد زمانی که در حال برنامهریزی سفرهای خانوادگی هستند، سنت رجیس را به عنوان گزینهی خود در نظر نمیگیرند، بااینحال این برند در همکاری با یک «مادر بلاگر» مشهور توانست از سنگینی تصویر برند خود برای مخاطبان بکاهد و امکاناتی را که کودکان قادر به استفاده از آن هستند به تصویر بکشد. همکاریهایی از این دست، راه مؤثری برای شروع هدفگیری مخاطبان ثانویه محسوب میشوند. با انجام اقدامات اینچنینی شما میتوانید بدون تغییر برنامهی بازاریابی اصلی و مشتریان فعلی، گروه جدیدی را هدفگیری کنید.
۱۷. ویرجین آتلانتیک (Virgin Atlantic)
گروه ویرجین در حال راهاندازی سه پرواز مستقیم از شهرهای ایالات متحده به شهر منچستر بود و میخواست با نمایش مناظر چشمگیر و جذابیتهای تاریخی بخشهای شمالی انگلستان، مخاطبان را به سفر به این مناطق متقاعد کند. به همین دلیل این مجموعه کمپینی را طراحی کرد که در آن محتوای این برند در سایت پربازدید و جذاب iExplore نمایش داده میشد. این کمپین همچنین شامل تصاویر ویدئویی ۳۶۰ درجه بود که به طرفداران امکان تجربهی سفر از چشمان اینفلوئنسرها را میداد.
نکتهی مهم این کمپین: بیشتر خطوط هوایی خدمات و امکانات یکسانی را به افراد ارائه میکنند، بنابراین در این شرایط بازاریابی اینفلوئنسری در اغلب موارد به چیزی بیشتر از برندسازی نیاز دارد. با متمرکز شدن بر مقاصد گردشگری، ویرجین توانست از کمک دو سازمان غیررقیب خود با عناوین مارکتینگ منچستر (Marketing Manchester) و ویزیت بریتانیا (Visit Britain) استفاده کند. این موضوع به این شرکت امکان ایجاد محتوایی مناسب برای کمپین خود را داد. به این نکته توجه کنید که لازم نیست تنها با افراد اینفلوئنسر در کمپینهای خود همکاری کنید، شما باید به سراغ افرادی بروید که در خلق یک داستان مناسب به شما کمک میکنند.
۱۸. بیوئیک (Buick)
شرکت خودروسازی بیوئیک تمایل داشت خود را میان مخاطبانی جوانتر و جدید مطرح کند. این شرکت از ۱۰ بلاگر حوزهی طراحی، پوشاک و غذا درخواست کرد که به تولید محتوا برای پینترست بپردازند. این محتوا باید نشان میداد که محصول انکور (Encore) چگونه میتواند به مشتریان در نمایش سبک شخصی خود کمک کند. هر کدام از بلاگرها، پستهای مربوط به تجارب خود را در فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام نیز به اشتراک گذاشتند. این کمپین موفق شد بیش از ۱۷ میلیون بازدیدکنندهی منحصربهفرد برای سایت آنها ایجاد کند.
نکتهی مهم این کمپین: بیوئیک توانست راه منحصربهفردی برای ارسال پیام خود – یعنی طراحی شیک – به مخاطبان مورد نظر پیدا کند و از اینفلوئنسرهایی که هیچ ارتباطی به صنعت خودروسازی نداشتند برای این کار استفاده کرد. بررسیها نشان میدهند که ۹۳ درصد افراد پیش از انجام خرید، بخشی از بررسیهای خرید محصول خود را از طریق پینترست انجام میدهند. اینستاگرام پلتفرم محبوبی برای جستجو محسوب میشود، بااینحال نباید پتانسیل شبکههای اجتماعی دیگر را به طور کامل نادیده گرفت.
حتما بخوانید: گزارش وضعیت اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۱۱۹. سودا استریم (SodaStream)
سودااستریم دستگاه گازدارکنندهی خانگی نوشیدنیها را به مشتریان میفروشد. این محصول برای مدت زیادی برای خانوادهها تبلیغ شده بود. اما بعد از اینکه این شرکت متوجه شد محصولش برای جوانان بدون فرزند جذابیت زیادی دارد، کمپین «به انقلاب بپیوندید» را راهاندازی کرد. در این ویدئو تلاش شده است که تصویری بامزه و مشابه با سریال محبوب بازی تاج و تخت و شخصیت «کوه (The Mountain)» ایجاد شود.
نکتهی مهم این کمپین: این ویدئو به شکل شگفتانگیزی مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت. بیش از ۵۰ میلیون نفر به مشاهدهی آن پرداختند و بیش از ۱۰۰۰۰۰ بار به اشتراک گذاشته شد. سودا استریم با همکاری با اینفلوئنسرهای «مادر» تمرکز خود بر خانوادهها را حفظ کرد، اما همچنین با بهکارگیری یک بازیگر تأثیرگذار ویدئویی را تهیه کرد که برای مخاطبان جدید مورد نظر جذابیت داشت. این کمپین به دلیل استفادهی درست از اطلاعات موفقیتآمیز بود. تلاش کنید برای اعتبارسنجی پیشفرضهای خود از اطلاعات استفاده کنید، با کمک دادهها فرصتهای جدید را شناسایی کنید و به همین ترتیب استراتژی بازاریابی اینفلوئنسری خود را هدایت کنید.
برای شروع کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ خود آمادهاید؟ همین حالا در پلتفرم دیما سوشال ثبت نام کنید یا با ما تماس بگیرید.
منبع: https://www.travelmindset.com/20-influencer-marketing-examples/